نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب «مذاکره» نوشتهی «برایان تریسی» اثری جامع و اصولی دربارهی راهکارهای عملی و کاربردی مذاکره است که برای همهی افراد خصوصاً افراد فعال در حوزهی کسبوکار بسیار مفید و اثربخش است. این نویسنده بر این باور است که مذاکرهیک فن و مهارت آموختنی است و میتوان با تمرین به مذاکرهکنندهای توانمند و تأثیرگذار تبدیل شد. مذاکره با دیگران یک گفتوگو نتیجهبخش است که میتوان برای ایجاد تفاهم با دیگران در جهت افزایش بازدهی و بهرهوری از آن استفاده کرد. از طریق یک مذاکرهی حرفهای و اصولی میتوان به موفقیت و استفادهی بیشتر از تواناییها و امکانات دیگران رسید و برای مشکلات راهحل پیدا کرد. مذاکره فرآیندی مهم و بسیار تأثیرگذار است که در روابط شخصی نیز بسیار پرکاربرد است و افراد بهتر است چگونگی مذاکرهی درست را آموزش ببیند.
«برایان تریسی» مرد شماره یک موفقیت کتاب «مذاکره» را با زبانی ساده و روان نوشته است که اصول ساده اما بسیار کاربردی در جهت یک مذاکرهی سودبخش را ارائه میکند. او این اثر را براساس سالها تجربهاش درزمینهی اصول موفقیت، مدیریت و فروش گردآوری کرده است که برخی از فصلهای آن عبارتاند از «همهچیز قابلمذاکره است»، «روابط تجاری مادامالعمر»، «تأثیر برداشت و تلقی»، «از خواستهای خودآگاه باشید»، «طرح مذاکراتی دانشگاه هاروارد»، «نیروی تلقین در مذاکره»، «فنون مذاکره دربارهی قیمت» و «مذاکرهکنندهی موفق». ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب کاش کنارم بودی رمان پرفروش و معروف رنه کارلینو، داستان واقعی و تکان دهندهای است که نشان میدهد چگونه یک اتفاق ساده، بزرگترین عاشقانه را به وجود میآورد.
کاش کنارم بودی که جزو 10 رمان برتر گودریدز 2017 و بهترین رمان عاشقانهی آگوست 2016 محسوب میشود، روزگار زنی در دهه 30 زندگی «شارلوت» را روایت میکند که زندگیاش را با سرگردانی و بیهدفی گذرانده است. او حالا و در چنین موقعیتی در جستجوی جرقه و یا شاید الهامی است که به انگیزه و هدفی تازه دست یابد.
شارلوت روابط بد زیادی را تجربه نموده، شغلهای بدی داشته و حالا هم که در کافهای در لسآنجلس کار میکند، آن را دوست ندارد؛ از انعام مشتریها رضایت ندارد و از لباس کاری زشتش هم خیلی خوشش نمیآید. ملاقات غافلگیر کنندهی او با نقاشی مرموز، جوان و خوشتیپ به اسم «آدام»، اوضاعش را دگرگون میکند.
او ناگهان به شادی وصف ناپذیری دست مییابد و چنان غرق در این دیدار ناگهانی میشود که میفهمد تا مدتها نمیتواند از فکر آدام بیخیال شود. صبح روز بعد وقتی شارلوت با تعجب به آدام فکر میکند، با خود میگوید بخت بدی که همواره در مقابل مردان دیگر داشته، فقط به خاطر قضاوتهای منفی خودش بوده است. ”