نگاهی اجمالی به کتاب“ شاید برای دیگران اهمیتی نداشته که او چندساله است و چرا در رستورانی نیمهتاریک که محل آدمهای مجرد است اینگونه تنها و ستم کشیده نشسته است؛ اما برای من بسیار مهم و پراهمیت است که او سی و پنج سال دارد و دو بچه به دنیا آورده که هر دو با یک بیماری مرموز مردهاند و هر پزشکی به او توصیه کرده است که دیگر بچهدار نشود، میدانید که، او همسر من است…
احمد آرام در مجموعه داستان کسی ما را به شام دعوت نمی کند با ابداع مشبک هایی تاریک-روشن و مجموعه ای تداخل ها و نشانه ها، مخاطب را به سوی طنزی گزنده پیش می برد. او از طریق وهمی ناشناخته، همسو با شکلی از دگردیسی، فضایی گروتسک را رقم می زند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ سرهنگ سباستیانو پروکولو وارث حدودی نیمی از ارثیه دایی اش می شود که در حقیقت یک جنگل قدیمی و پیر است ولی هم این جنگل و هم خود سرهنگ عناصر سحرآمیز زیادی را همراه خویشتن دارد . در حقیقت در هر یک از درخت های جنگل یک جن لانه دارد که در طول داستان و در اثر معامله ای تا حدودی تحت اختیار سرهنگ در می آیند . بادی به نام ماتئو هست که گوش به فرمان سرهنگ است و ....
داستانی درباره ی رابطه ی «انسان»، «جن» و عناصر طبیعت که نویسنده بر بستر یک روایت فانتزی و تخیلی، به این رابطه ها معانی اسطوره ای می بخشد. روایتی جذاب در ستایش طبیعت و رازهای نهفته در آن.
«راز جنگل پیر» مرثیه ای درباره ی پایان طبیعت و مرگ انسان نیز هست. ”