علی اکبر پرموزه

از این نویسنده بشنوید:
برگردان:
  • کتاب صوتی - درخواست دوستی - ماه آوا

تازه‌های ماه‌آوا

نمایش صوتی ربکانویسنده: دافنه دوموریهRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ رمان عاشقانه ربکا یکی از مهم‌ترین کتاب‌های عاشقانه کلاسیک ادبیات جهان است. دافنه دوموریه با انتشار این اثر در سال 1934 نام خودش را به عنوان نویسنده‌ای ماندگار در تاریخ ادبیات ثبت کرد. خلاصه داستان ربکا؛ قصه‌ی دختری جوان ندیمه‌ی خانم وان هارپر است که دائم در حال سفر به دور دنیاست. در یکی از سفرهای هارپر به هتلی ییلاقی،‌ ندیمه او با مردی ثروتمند و جذاب به نام ماکسیم دووینتر آشنا می‌شود و مدتی بعد بر خلاف هنجارهای اجتماعی آن دوران ماکسیم از ندیمه خواستگاری کرده و آن‌ها با هم ازدواج می‌کنند. ماکسیم ندیمه سابق و همسر فعلی‌اش را به قصر بزرگش یعنی ماندرلی می‌برد. دختر در آن‌جا با ماجرای پر پیچ و خم و جالب همسر سابق ماکسیم یعنی «ربکا» آشنا می‌شود و به خاطر ارادت دیگر اشخاص قصر به ربکا دختر جوان کم‌کم مرعوب شخصیت ربکا می‌شود و این آغاز کشف و شهود اوست. این کتاب به شیوه‌ای کاملا نو و با انتخاب راوی غیرمعمول در ادبیات کلاسیک جهان نوشته شده که بر جذابیت‌های آن افزوده است. خوانندگان در شروع این رمان با یکی از جذاب‌ترین شروع‌های رمان رو به رو می‌شوند. بازیگران: نگین خواجه‌نصیر، مهرداد مهماندوست، محسن بهرامی، حمید یزدانی، احمد لشینی، امیر فرحان‌نیا، سپیده مالمیر، تایماز رضوانی، گشتاسب امجدی، نوتاش نیک‌نژاد، محمود هادی‌زاده، حمیده کریمی، شرگان انورزاده، احمد غلامی، نسرین رضائی، سپیده سلیمیان، پروین دشتی، مهدی شاه‌حسینی، آرش رستمی، فروغ بهرامی، سروش اعتصامی برنامه‌ریز: محسن دلدار طراح گرافیک: احمد غلامی ساخت ویدیو: مهدی شاه‌حسینی ”

همسر دوست داشتنی مننویسنده: سامانتا داونینگRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ کتاب همسر دوست ‌داشتنی من از پرفروش‌ترین‌های نیویورک‌تایمز و یو‌اس‌ای تودی بوده و نامزد جایزه ادگار به‌عنوان بهترین رمان اول را با خود یدک می‌کشد. - پشت جلد کتاب همسر دوست ‌داشتنی من: داستان عاشقانه ما بسیار ساده به‌نظر می‌رسد. من با زنی بی‌نظیر ملاقات کردم. ما عاشق شدیم و ازدواج کردیم. بچه‌دار شدیم و به حومه شهر نقل ‌مکان کردیم. شیرین‌ترین رؤیاها و تاریک‌ترین رازهایمان را باهم در میان گذاشتیم. و سپس… از هم خسته شدیم. ما مثل همه زوج‌های معمولی دیگر هستیم. همسایه شما، والدینِ دوست فرزندتان و آشناهایی که دوست دارید آنها را به شام دعوت کنید. همه ما رازهایی داریم که باعث بقای ازدواجمان می‌شود. تنها تفاوت ما این است که رازمان با قتلی همراه است… - قسمتی از متن کتاب: او به این طرف و آنطرف میرود، کیفش را در یک سمت می‌اندازد و کفش‌هایش را هم در سمت دیگری از پا درمی‌آورد. دو لیوان پر از شراب را می‌بینم و او به سمت اتاقش راهنمایی‌ام می‌کند. بعد برمی‌گردد تا نگاهم کند و لبخند می‌زند. با گذشت زمان پترا به نظرم جذابتر می شود، حتی موهای ساده و صافش به نظرم درخشنده می‌آیند و برق می‌زنند. بله به‌خاطر اثر نوشیدنی الکلی‌ست که این‌طور به نظر می‌رسد اما به‎خاطر خوشحالی پترا هم هست که چنین حسی دارم. حس می‌کنم مدت هاست آنقدر خوشحال نبوده و نمی‌دانم به چه دلیل. همین که پترا جذاب است برایم کافیست. به سمتم می‌آید، بدنش گرم است، نفسش در شراب غوطه‌ور می‌شود. لیوان شراب را از من می‌گیرد و روی میز کنار تخت می‌گذارد. تا وقتی‌که در تاریکی هستیم و تنها نور صفحه موبایلم اتاق را روشن نگه داشته، نوشیدنم را ادامه می‌دهم. برای هم مرتب حرف‌هایمان را تایپ می‌کنیم، از حرفهای‌مان خنده‌مان می‌گیرد و می‌خواهیم بیشتر باهم آشنا شویم. ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools