نگاهی اجمالی به کتاب“ در این کتاب اسکات و لیومور از این حرف میزنند که چگونه میتوان با ایجاد تغییر در برنامه روتین روزانه شرایط خودتان را ارتقا دهید و توقعات و انتظارات خود را به بهترین شکل برآورده کنید. چیزی که این دو نویسنده بر آن تاکید دارند این است که برنامهی روزانهی شما باید بر اساس خصوصیات شخصی خودتان باشد و اگر فردی هستید که کار کردن در شب بیشترین بازدهی را برای شما دارد، لازم نیست خودتان را مجبور کنید پنج صبح از خواب بیدار شوید. برنامهی شما باید چیزی باشد که بتوانید انطباق لازم را با آن داشته باشید و بتوانید همیشه به آن پایبند بمانید. در حقیقت توقع عجیبی از خود نداشته باشید بلکه سعی کنید خودتان را بپذیرید، نسبت به خودتان حس همدلی داشته باشید و آنچه هستید را کمی بهتر کنید.
فاکتور جالب دیگری که این کتاب از آن صحبت میکند قانون 80/20 است. طبق این موضوع شما باید تأثیرگذارترین کارها را اول انجام دهید یعنی 80 درصد نتایج شما تنها به 20 درصد از تلاش شما وابسته است. حال اگر شما این قانون را در شش حوزهی اصلی زندگی یعنی، خواب، خوردن، ورزش، کار، تفریح و فعالیتهای روتین زندگی خود به کار ببرید تأثیری که در مجموع خواهید دید فوقالعاده خواهد بود. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ النا گیلبرت یکی از سه شخصیت اصلی رمان بیداری ، اولین رمان مجموعهی خاطرات خونآشام است. او سال آخر دبیرستان خود را میگذارند و با همکلاسیاش کارولین بر سر رسیدن به جایگاه محبوبترین دختر مدرسه رقابت میکند. اما ورود یک پسر خارجی مرموز بهنام استفن به مدرسه، هدف گیلبرت را تغییر میدهد. او حالا میخواهد قلب استفن را از آن خود کند. گیلبرت عادت دارد هر چیزی را که میخواهد به دست آورد؛ خواه آن یک چیز یک وسیلهی شخصی باشد و خواه قلب یکی از پسران مدرسه. اما استفن در برابر تلاشهای گیلبرت مقاوت میکند. اتفاقی که تا کنون سابقه نداشته است. تا پیش از این همه میخواستند با النا گیلبرت باشند. کافی بود او یک چراغ سبز به پسرها نشان بدهد تا آنها زندگیشان را وقف او کنند. اما حالا برای اولین بار است که پسری در برابر او مقاومت میکند. و این موضوع گیلبرت را تا سرحد جنون آشفته کرده است. زیرا نمیتواند بفهمد که چرا استفن او را پس میزند. استفن اهل ایتالیاست؛ اما نه مثل هر ایتالیایی دیگری. او اهل ایتالیای قرن چهاردهم میلادی است! با نگاهی به عنوان کتاب، میتوانید حدس بزنید که داستان از چه قرار است: بله، استفن یک خونآشام است. ”