نگاهی اجمالی به کتاب“ کمبود معنای فراگیر و گستردهای دارد و میتوان آن را به چیزهای بسیاری نسبت داد. اما در نگاه کلی، کمبود یعنی کم داشتن، یعنی پیشی گرفتن نیازها و خواستهها بر داشتهها. همه ما درگیر کمبودهای گوناگونی هستیم؛ این کمبودها دست ما را میبندند و نمیگذارند به آنچه میخواهیم دست یابیم.
برای شناخت کمبود و عمق و گستردگی آن این کتاب راهگشاست و نشان میدهد اثر کمبود بسیار فراتر از آنی است که تاکنون میپنداشتهایم. و همچنین برای مبارزه با کمبودهای فردی و اجتماعی راهکارهای چندی به ما نشان میدهد.
این کتاب افزون بر آنچه ارائه کرده، خاطرههای بسیاری از زندگی فردی و اجتماعی به یاد ما میآورد، ایدههای بسیاری به ما میدهد، و میتواند جرقه اندیشههای بسیاری را بزند؛ نگاه متفاوت آن میتواند ما را به درک عمیقتری از کمبودهای اقتصادی و اجتماعی و حتی سیاسی و فرهنگی برساند.
به دلیل تازگی مباحث، نویسندگان سخن خود را به زبانی ساده بیان کردهاند تا هم متخصصان و سیاستگذاران بتوانند از آن استفاده کنند و هم دیگر مردمان کنجکاو. امید است که هر دو گروه توجه لازم را به مسئله کمبود بکنند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ از سالهای اشک و خون آزروث یادگارهای فراوانی بر جا مانده که گریم باتول، از شومترین آنهاست. این مکان نحس بعد از تراژدیهای وحشتناکش چیزی بیش از بنایی شوم نبود، اما اهریمنان تخم شرارتی عظیم را در آنجا کاشته بودند که بوی متعنفش مشام هر خردمندی را میآزرد... . کتاب صوتی وارکرفت: شب اژدها نوشتهی ریچارد ای. ناک نیز شرح همین وقایع است، یکی از نفسگیرترین و دهشتبارترین فجایع آزروث.
گریم باتول مکانی است که فرزندانِ الکسترزا، اسیر اورکهای پست شده بودند. روشی که این نژاد پست از اژدهایان برای اهداف شومشان استفاده میکردند مشمئزکننده بود؛ برترین موجودات آزروث مانند حیوانی رام به اورکها خوشخدمتی میکردند، بیاراده مطیع آنها بودند و گاه بلای جان همنوعان خود میشدند... . اگرچه در نهایت گروهی متشکل از الفها و جادوگران اژدهایان را آزاد کردند، اما گاه خبرهایی شوم از این کوه نفرین شده به گوش میرسید که اگر کراسوس را نادیده بگیریم، هیچکس را نگران نمیساخت. ”