نگاهی اجمالی به کتاب“ دکتر شوارتز در این کتاب مراحلی را که باید برای نیل به قابلیت های فکر بزرگ پیموده شود ترسیم کرده است. او در این کتاب می آموزد که چگونه با تمرکز بر روی مسائل عمده از قید نکات جزیی و دست وپاگیر رهایی یابید. او ثابت می کند که نوع خاصی از تفکر در حکم برگ برنده ای است که در اختیار شما قرار می دهد.
او با عرضه ی یک برنامه ی پیشرفت سی روزه شما را هدایت می کند که بتوانید پیشرفت خود را به سوی اهداف مورد نظرتان ارزیابی کنید. و به شما می آموزد که چگونه با یک برنامه ی سرمایه گذاری درازمدت روی خودتان وضع مادی خود را برای آینده مستحکم و مطمئن سازید.
روش هایی که در این کتاب عرضه شده است به منظور عمل کردن است نه مطالعه صرف.
این روش ها و تکنیک ها به قدری تازه و بدیع است که نویسنده ناگزیر دست به ابداع اصطلاحات جدیدی زده است. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب بادبادک باز روایتی از دسامبر 2001 تا مارس 2001 را به مخاطب نشان میدهد. در تمام قسمت های کتاب با روایتی صمیمی و دوستانه مواجه خواهیم بود و مخاطب به سرعت میتوان با برخی قسمت های کتاب همزاد پنداری کند. در ابتدای داستان، امیر شخصیت اصلی داستان که از یک خانواده مرفه و پولدار است از خاطرات 12 سالگیاش میگوید و صحبت کردن او در مورد گذشته ای که راه خود را با چنگ و دندان باز میکند مخاطب را برای شنیدن داستانی که شاید به همین سادگی نتوان از آن عبور کرد آماده میکند.
این داستان چهره غمگین کشور افغانستان را در زمان سقوطش نشان میدهد. زمانی که سیاست افعانستان با تحولات عجیبی رو به رو میشود و زندگی مردم را به طور کل تغییر میدهد. داستان در عین حال که چهره مردم را در این تغییرات سیاسی نشان می دهد بیشتر متمرکز بر زندگی دو دوست به نامهای امیر و حسن است که در عین حال که با هم بزرگ شده اند و حتی از یک پستان شیر خورده اند تفاوت های چشمگیری در سبک زندگی دارند. امیر از خانواده ای ارباب زاده و پولدار و حسن از خانواده ای رنج کشیده و کم توان به عنوان خدمتکار در خانه امیر و خانوادهاش مشغول است. حکایت دوستی حسن و امیر به خوبی می تواند اختلاف طبقاتی در افغانستان را برای مخاطب به تصویر بکشد، اما این تمام داستان نیست؛ چرا که هدف این رمان 400 صفحهای تنها به این دوستی خلاصه نمیشود. ”