نگاهی اجمالی به کتاب“ وقت آن رسیده که با «کلید کاربردی قانون جذب» سنگینترین و سختترین دروازههای زندگیتان را باز کنید. «جک کانفیلد» در این کتاب کوچک، توانسته جادوی جذب و راز پنهان در جریان هستی را با سادهترین روشها و توصیهها نشان دهد. با او همراه شوید و در مسیری زیبا و بدون زحمت، به بزرگترین و رویاییترین خواستههای زندگی خود برسید.
خیلی از مردم، قانون جذب را با نامِ آشنای «راز» میشناسند. با این حال این مفهوم خیلی ریشهدارتر از داستان راز یا حرفهای تازهی روانشناسان است. این قانون چندین هزار سال بخش جدانشدنی زندگی مردم هر عصری بوده است. کنفیلد بیش از سی سال است که همراه با افراد بیشماری این اصل را تدریس میکند. با پخش فیلم راز و حضور خیلی از مربیان، از جمله خودِ کانفیلد، در برنامههای تلویزیونی، آگاهی از قانون جذب به شکل بخشی از یک جریان فرهنگی درآمده است. کانفیلد این کتاب را نوشته تا از طریق آن و درک بهتر کارایی قانون جذب در زندگی، بتوانید به درک بهتری از این که اصلا چه کسانی هستیم و اینجا چکار میکنیم، برسید. این کتاب یک راهنمای کوچک است که مثل یک کلید میتواند دروازههای آینده را به روی هر کسی باز کند. قصد نویسنده از نوشتن این کتاب این است که با خواندن آن بتوانید زندگی مورد علاقهی خود را خلق کنید و با استفاده از ابزارها، راهکارها و مفاهیم اساسیِ نهفته در آن، توانمند شوید. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ این کتاب پیشتر با نام «ماندن در وضعیت آخر» ترجمه و منتشر شدهاست. آیا زندگی شما پشت سر هم به چیزی دلتنگ کننده بدل میشود؟ آیا هفته شما به شکلی پیش میرود که با توصیف زیر سازگار است: "هر روز صبح از خواب بیدار شدن و احساس خوبی درباره آن داشتن و دریافت نوازشهای آشنایی که تازههای روز مانند قطرات آب به سر و روی تو میپاشد و همچنین آگاهی از این که حساب بانکی ات خالی نیست و این که سردرد نداری. روز اول، عالیست! روز دوم، بله این هم عالیست! روز سوم، خوب شکایتی ندارم. روز چهارم، حرفی برای گفتن ندارم. روز پنجم، خمیازه. خدا را شکر جمعه هم از راه رسید. شب روز پنجم، افراط در نوشیدن. روز ششم، هولناک است و سرم دارد میترکد. روز هفتم، استراحت و بازیابی سلامتی." آیا این همه آن چیزیست که هست، هفتهای اندکی مصیبت بار بعد از یک هفته دلتنگ کننده دیگر، روزنامه صبحی که دور انداخته شده، فنجان شخصی قهوه که دیگری آن را برداشته و استفاده میکند، ناخنی که ریشه کرده و اذیت میکند، گلگیر اتومبیل داغان شده و "اگر امشب باران بیاید افتضاح میشود". خوب که چی؟ با توجه به این واقعیت که زندگی ما چقدر کوتاه است، برخی از ترسهایمان به نظر بسیار احمقانه و سادهلوحانه میرسند. چرا باید تمام مدت نگران این باشیم که چه وقت میتوانیم بیشتر اوقات اعتماد به نفس داشته باشیم؟ ”