نگاهی اجمالی به کتاب“ سرهنگ سباستیانو پروکولو وارث حدودی نیمی از ارثیه دایی اش می شود که در حقیقت یک جنگل قدیمی و پیر است ولی هم این جنگل و هم خود سرهنگ عناصر سحرآمیز زیادی را همراه خویشتن دارد . در حقیقت در هر یک از درخت های جنگل یک جن لانه دارد که در طول داستان و در اثر معامله ای تا حدودی تحت اختیار سرهنگ در می آیند . بادی به نام ماتئو هست که گوش به فرمان سرهنگ است و ....
داستانی درباره ی رابطه ی «انسان»، «جن» و عناصر طبیعت که نویسنده بر بستر یک روایت فانتزی و تخیلی، به این رابطه ها معانی اسطوره ای می بخشد. روایتی جذاب در ستایش طبیعت و رازهای نهفته در آن.
«راز جنگل پیر» مرثیه ای درباره ی پایان طبیعت و مرگ انسان نیز هست. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ هر کتاب روانشناسی یا انگیزشی که تاکنون خواندهایم معمولاً با رد پدیدهای به اسم «شانس» به ما توصیه کردهاند که به جای انتظار برای خوششانسی، خودمان آستینها را بالا بزنیم و فکری به حال اوضاعمان بکنیم. آلبرت اچ زد کار در کتاب صوتی چگونه درهای خوششانسی را به روی خود بگشاییم به شما ثابت میکند که نهتنها شانس در زندگی روزمرهی ما حضور دارد، بلکه بسیاری از رخدادهای زندگی ما را نیز تحت تأثیر خود قرار میدهد. البته نویسنده به این نکته هم اشاره میکند که هر آنچه درمورد چیستی شانس خوانده و شنیدهایم نادرست بوده. در حقیقت ما اصلاً شانس و ماهیت آن را نشناختهایم! آلبرت اچ زد کار قبل از هر توصیهای برای خودشانسی، ابتدا شما را با معنای دقیق این مفهوم آشنا میکند. ”