سپیده مالمیر

از این هنرمند بشنوید:
گوینده:
  • کتاب صوتی - هنر برقراری ارتباط - ماه آوا
  • کتاب صوتی - قدرت پنهان زیبایی - ماه آوا
  • کتاب صوتی - به زندگی قسم - ماه آوا
  • کتاب صوتی - تابستان دلپذیر - ماه آوا
  • کتاب صوتی - پیدایت کردم - ماه آوا
  • کتاب صوتی - والدین سمی - ماه آوا
  • کتاب صوتی - سلام دوستت دارم - ماه آوا
  • کتاب صوتی - راز و رمز تفکر مثبت - ماه آوا
  • کتاب صوتی - به خودت اعتماد کن - ماه آوا
  • کتاب صوتی - آدم‌های سمی - ماه آوا
  • کتاب صوتی - رهایی از افکار سمی - ماه آوا
  • کتاب صوتی - مادران سمی - ماه آوا
  • کتاب صوتی - مجله صوتی کتاب شنبه- شماره سوم - ماه آوا
  • کتاب صوتی - یکی از ما نفر بعد است - ماه آوا
  • کتاب صوتی - مجله صوتی کتاب شنبه- شماره چهارم - ماه آوا
  • کتاب صوتی - هنر رهبری - ماه آوا
  • کتاب صوتی - تنهایی الیزابت - ماه آوا
  • کتاب صوتی - قانون جذب در روابط - ماه آوا
  • کتاب صوتی - مجله صوتی کتاب شنبه- شماره ششم - ماه آوا
  • کتاب صوتی - گذر از عشق‌های سمی - ماه آوا
  • کتاب صوتی - مجله صوتی کتاب شنبه- شماره هفتم - ماه آوا
  • کتاب صوتی - عروس فریبکار - ماه آوا
  • کتاب صوتی - نوادگان - ماه آوا
  • کتاب صوتی - وارکرفت - آرتاس: ظهور لیچ کینگ - ماه آوا
  • کتاب صوتی - اینقدر عصبانی نباش - ماه آوا
  • کتاب صوتی - دیوانه‌وار عاشق خودتان باشید - ماه آوا
  • کتاب صوتی - فکرت را متوقف کن - ماه آوا
  • کتاب صوتی - اعجاز زندگی - ماه آوا
  • کتاب صوتی - قدرت - ماه آوا
  • کتاب صوتی - بخش D - ماه آوا

تازه‌های ماه‌آوا

سقوطنویسنده: آلبر کاموRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ سقوط رمانی است فلسفی که از زبان ژان باتیست کلمانس( یحیای تعمید‌دهنده‌ی نداکننده) که وکیل بوده و اینک خود را "قاضی توبه‌کار" می‌خواند روایت می‌شود. او داستان زندگی‌اش را برای غریبه‌ای اعتراف می‌کند. ژان باتیست کلمانس در رستورانی با غریبه ای که در اصل خواننده کتاب است آشنا می‌شود و داستان زندگی‌اش را برای او بازگو می‌کند. ”

راز پرونده مختومهنویسنده: آگاتا کریستیRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ در این رمان صوتی، پوارو را می‌بینیم که چون خونسردانه و با خشن‌ترین و بی‌رحم‌ترین تبهکاران و جنایتکاران دست‌وپنجه نرم کرده بود، به خودش مغرور و مطمئن می‌شود. او در مقایسه با بسیاری از مردان تنومند، قوی و ورزیده‌دل، جرئت بیش‌تری دارد و در این مورد به‌خصوص، خودش را از خیلی‌ها برتر می‌داند، ولی حتی در زندگی آدم‌های شجاع و بی‌باکی مثل هرکول پوارو نیز لحظاتی وجود دارد که عجز و ناتوانی، سرتاپای وجود آن‌ها را فرا می‌گیرد. پوارو، در این رمان، در مطب آقای دکتر مورلی، یکی از سرشناس‌ترین دندانپزشکان لندن که جثه و هیکلش شاید نصف هرکول پوارو هم نمی‌شد، حس می‌کرد پاهایش آن‌قدر ضعیف شده که به‌سختی می‌تواند هیکلش را تحمل کند. او نگاهی به صندلی دندانپزشکی انداخت و بدنش به لرزه درآمد؛ گویی به صندلی اعدام خیره شده باشد. پوارو مانند مرده‌ای متحرک به طرف آن صندلی روان شد. هرکول پوارو، قهرمان شکست‌ناپذیر مبارزه با تبهکاران، از صندلی بی‌جان و بی‌تحرک دندانپزشکی می‌ترسید؛ خیلی هم می‌ترسید. ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools