نگاهی اجمالی به کتاب“ فیثاغوروویچ مالکی میان مایه است که روزی به ضیافت ناهار ژنرال سواره نظام دعوت میشود.در طول مهمانی که تا انتهای شب میانجامد ، ژنرال از اسب ابلقی برای حاضران حرف میزند که بی همتاست و جزو دارایی خاص او محسوب میشود.فیثاغوروویچ تحت تاثیر مستی و جوی که بوجود آمده از دهانش میپرد که صاحب کالسکهای است عجیب و منحصر بفرد.توجه حاضران به گفته هایش جلب میشود و او همگی را برای ناهار فردا به خانه اش دعوت میکند.فردا ظهر در حالی که فیثاغوررویچ در خواب است و سرخوشی شب پیش نیز از سرش پریده با این خبر همسرش از خواب بیدار میشود که گروهی سواره به سوی خانه شان میآیند.گوگول در این داستان نیز، هم چون دیگر آثارش، با بیانی شوخ و طنزی گزنده آینه ای در برابرمان می گیرد و ما را با عادات مضحک مان روبرو میکند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ این کتاب پیشنهادات عملی و سودمندی در زمینه بهبود روابط انسانی که برای بیشتر مردم کار دشواری است- ارائه می دهد. خواندن این کتاب را به ویژه به کسانی که در روابط و مناسبات زناشویی خود مشکلاتی دارند توصیه می کنم. دکتر ج. گلدن. استاد روانپزشکی دانشگاه کالیفرنیا پدران و مادران/همسران ناراضی و خرده گیر/مدیران/ افراد عصبانی/ کمال گرایان و آرزومندان روابط زناشویی بهتر همه به این کتاب نیازمندند. در حالی که به انتقاد نیاز داریم، از آن می ترسیم و فرار می کنیم «هیچکس کامل نیست» به ما می آموزد که چگونه انتقاد را بپذیریم و از آن بهره مند شویم.
دکتر هندری وایزینگر از جمله روانشناسانی است که ثمرهی سالها آموزش، تحقیق و تجربهی کلینیکی خود را با زبانی ساده به رشتهی تحریر کشیده است. او موضوع انتقاد را به شرح جامعی که در فهرست کتاب آمده است، مورد بحث و بررسی قرار داده و ابعاد مسأله را از زوایای گوناگون مورد توجه و تعمق قرار میدهد.
طرح مسأله و شیوهی نگارش کتاب بهنحوی است که خوانندهی علاقهمند، خواندن کتاب را مانند یک رمان شیرین و آموزنده دنبال میکند. ”