نگاهی اجمالی به کتاب“ روزالیا دختر نوجوان پانزدهسالهای است که به همراه پدر و برادرانش در خانهای در حومهی شهر ساردین زندگی میکند. او با پسر ثروتمندی بهنام آنانیا آشنا میشود که رویای رسیدن به گنجهای پنهان نوراگه، شهری باستانی در ایتالیا، را در سر دارد و سهامدار مزارعی در همان حوالی است. روزالیا و آنانیا به یکدیگر دل میبندند اما در این میان یک راز نهفته و ناگفته وجود دارد: آنانیا متأهل است و این را از روزالیا پوشیده نگه داشته. طولی نمیکشد که حقیقت برای او روشن میشود اما آنها تصمیم میگیرند مخفیانه به رابطهی خود ادامه دهند و ثمرهی این عشق ممنوع پنهانی برایشان یک فرزند است. فرزندی که بعدها روزالیا بهخاطر تنگدستی او را ترک میکند. او با پدرش بزرگ میشود و تلاش میکند بهرغم نامشروع بودن، مشروعیت اجتماعی قابل قبولی برای خود دستوپا کند. اما بزرگترین دغدغهی او این است که مادرش را پیدا کند. آیا او موفق خواهد شد این دیدار را محقق کند؟ ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ این کتاب از روی گفتارهای شونریو سوزوکی، یکی از اثرگذارترین معلمان معنوی قرن بیستم، گردآوری و ثبت شده است. سوزوکی دو دههی آخر زندگیاش را در مراکز اقماری تمرین ذن در غرب امریکا به تدریس پرداخت. سوزوکی در این کتاب بیپیرایه و صریح حرف میزند. او از بودیسم در مقام مذهب یا فاسفه راززدایی میکند و مدام توجه ما را به سمت تمرین ساده و کاملِ نشستن سوق می دهد تا بلکه ذهن خود را از راه مراقبه تصفیه کنیم.
گرچه هم? ما بسته به خصائل فرهنگی و شخصیمان مسیرهای متفاوتی را برای زندگی برمیگزینیم، اما میل غاییمان یکی است: اینکه آزادانه خود را ابراز کنیم و از توهم رها باشیم. فارغ از اینکه مراقبهگر باشیم یا نه، سوزوکی با این کتاب حقایقی در اختیارمان میگذارد که برای زیستن ذهن آگاهانه در این جهان پرهیاهو، مفید و روشنیبخشاند: «وقتی چیزی را تمام و کمال درک کنی، همهچیز را درک میکنی. اگر سعی کنی همهچیز را بفهمی، هیچچیز را نخواهی فهمید. بهترین راه درکِ خودت است، آنگاه همهچیز را خواه یفهمید. پس اگر سخت بکوشی روش خودت را پدید آوری، به دیگران کمک خواهی کرد و دیگران نیز تورا یاری خواهند داد.» ”