نگاهی اجمالی به کتاب“ روزالیا دختر نوجوان پانزدهسالهای است که به همراه پدر و برادرانش در خانهای در حومهی شهر ساردین زندگی میکند. او با پسر ثروتمندی بهنام آنانیا آشنا میشود که رویای رسیدن به گنجهای پنهان نوراگه، شهری باستانی در ایتالیا، را در سر دارد و سهامدار مزارعی در همان حوالی است. روزالیا و آنانیا به یکدیگر دل میبندند اما در این میان یک راز نهفته و ناگفته وجود دارد: آنانیا متأهل است و این را از روزالیا پوشیده نگه داشته. طولی نمیکشد که حقیقت برای او روشن میشود اما آنها تصمیم میگیرند مخفیانه به رابطهی خود ادامه دهند و ثمرهی این عشق ممنوع پنهانی برایشان یک فرزند است. فرزندی که بعدها روزالیا بهخاطر تنگدستی او را ترک میکند. او با پدرش بزرگ میشود و تلاش میکند بهرغم نامشروع بودن، مشروعیت اجتماعی قابل قبولی برای خود دستوپا کند. اما بزرگترین دغدغهی او این است که مادرش را پیدا کند. آیا او موفق خواهد شد این دیدار را محقق کند؟ ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ پیام کتاب معبد سکوت برای اسیرانِ دنیای مادی مانند آبی است برای تشنگان، نانی برای گرسنگان و سقفی برای آوارگان. اسپالدینگ و همراهانش در طول سفر حیرتانگیز خود با راهبران معنوی بسیاری ملاقات کردند که بینش شگفتانگیزی را برایشان به ارمغان داشت. آنها به واسطهی شاگردی نزد برخی اساتید روحانی شاهد معجزاتی غیرمنتظره بودند، برای مثال تنها حضور یکی از این افراد برای خاتمه بخشیدن به نزاع حیوانات وحشی کافی بود یا دیگری میتوانست بدون مشکل بر سطح آب قدم بزند.
چنین معجزاتی را باور کنید یا نه، این اثر نقش مهمی در معرفی خاور دور یا آسیای شرقی به جهان غرب ایفا کرد. شاید انتساب ایدهی «اساتید شرقی که قادر به هدایت سرنوشت بشری هستند» به برد تی. اسپالدینگ چندان بیراه نباشد!. او در تالیف کتاب صوتی معبد سکوت فریده مهدوی دامغانی علاوه بر روایت داستانهای آموزنده از توصیفات دراماتیک نیز بهره برده تا مخاطبانش را کاملا تحت تاثیر قرار دهد و در این کار موفق هم بوده. ”