نگاهی اجمالی به کتاب“ وقتی آتیشپاره وارد شهر میشود یک داستان زیبا و جذاب و پر از شخصیتهای جالب است که برنده جایزه پاتریشیا رایتسون بخش ادبیات کودک 2014 شده است. زبان این کتاب آنقدر منحصربهفرد و تأثیرگذار است که خواندن آن علاوه بر بچهها به بزرگترها هم پیشنهاد میشود.
ماریا دختری دهساله است که بعد از مرگ مادرش به روستایی میرود که مادربزرگش در آنجا زندگی میکند، داستان تضاد ایجاد شده در زندگی دختربچه را نشان میدهد. او در شهری مدرن با تمام امکانات، تفریحات و آزادیهایش مجبور است روزهایش را در طویله سپری کند و با حیوانات مزرعه سر و کار داشته باشد و وقتی که قرار است به مدرسه برود با رفتارها و آموزشهایی روبهرو میشود که اتفاقات عجیبی رخ میدهد. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ روایتی نفسگیر که در دنیای غریب و ثروتمند کتابهای نایاب میگذرد: داستان واقعی کتابدزدی بدنام، قربانیانش و مردی که مصمم است او را به دام اندازد. جنون کتاب درباره وسوسه نابکارانه آدمی است که کتاب جمع میکند و نویسنده آن وجوه جذابی از دنیای کتابهای نایاب، ذهنیت افراد تبهکار و محدودیتهای کار روزنامهنگار برای ثبت وقایع را به ما مینمایاند. در خلال این روایت، خاطراتی از کاشفان نسخههای خطی و یادداشتها و امضاهایی از نویسندگان بزرگی چون فلوبر و همینگوی و وولف و... میآید که شبیه به داستانهایی است درباره? جویندگان گنج، با این تفاوت که این داستانها واقعیاند. ”