نگاهی اجمالی به کتاب“ بسیاری از تازهواردان در عرصه بیتکوین از نقش مهمی که توسط گرههای کامل در شبکه بیتکوین ایفا میشود، آگاه نیستند. گرههای کامل همان کامپیوترهایی هستند که در سرتاسر جهان نرمافزار بیتکوین را اجرا کرده و بر رعایت قوانین از سوی ماینرها و دیگر فعالان شبکه نظارت میکنند. گرههای کامل هر یک نسخهای کامل از بلاکچین بیتکوین را دارند - به همین دلیل است که کامل خطاب میشوند. بلاکچین بیتکوین چیزی نیست جز سابقه تمام تراکنشهای بیتکوین انجام شده از سال 2009. بلاکچین سندی عمومی و مفتوح است و توسط هرکسی که نرمافزار بیتکوین را دانلود کند قابل مشاهده است. همه میتوانند این بلاکچین را مشاهده کنند، اما هیچکس نمیتواند آن را تغییر دهد. در ادامه توضیح بیشتری خواهیم داد. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب صوتی مردگان زرخرید یا نفوس مرده اثر نیکولای گوگول و ترجمهی فریدون مجلسی است. نیکولای گوگول، نویسندهی بزرگ و یکی از قلههای ادبیات کلاسیک روسیه، مبدع رئالیسم انتقادی و طنزپرداز چیرهدست، در روستای بالشیهساروچینتسی در غرب روسیه (اوکراین فعلی) در خانوادهای خردهمالک به دنیا آمد. او پس از پایان دوران دبیرستان انتظار داشت به آرزوی دیرینهاش برسد و شغل دولتی خوبی نصیبش شود؛ اما به کارمندی ساده در یکی از ادارات سنتپترزبورگ تبدیل شد.
گوگول پس از ناموفق بودن نخستین اثرش ـ منظومهی هانسکوشلگارتن ـ همهی نسخهها را خرید و نابود کرد. نویسندهی ناامید دوباره دست به قلم شد و داستان شبهایی در قصبهی نزدیک دیانکا را نوشت و الکساندر پوشکین تشویقش کرد. سه سال بعد، استادیاش را در داستانهای «یادداشتهای یک دیوانه»، «دماغ»، «پرتره»، «کالسکه» و «شنل» نشان داد. منتقدان در حین اجرای نمایشنامهی بازرس او را به هجونویسی و توهین به کشور متهم کردند. گوگول، آزردهخاطر به رم سفر کرد تا در آرامش، کتاب نفوس مرده را بنویسد.
نویسنده در این اثر به زندگی شهروندان درجهی دوم ـ رعایای شبهبرده ـ روسیه میپردازد و سیاستهای دولتی را به سخره میگیرد. آنها به دلیل وجود قوانین سختگیرانه حق مهاجرت به شهر را ندارند و باید روی زمینهای کشاورزی ملاکان کار کنند. چنین است که چیچیکف، قهرمان طمعکار داستان، تلاش میکند با استفاده از قوانین موجود، بردگان و رعایایی بخرد. رمان گوگول تصویری دقیق و واضح از آداب و رسوم، عادات و روش زندگی مردم روسیه در قرن نوزدهم به دست میدهد. انتشار این رمان در زمان خود جنجال به پا کرد و ملاکان و اربابها این قصه را توهین به خود قلمداد کردند. ”