
سقوطنویسنده: آلبر کامو
نگاهی اجمالی به کتاب“ سقوط رمانی است فلسفی که از زبان ژان باتیست کلمانس( یحیای تعمیددهندهی نداکننده) که وکیل بوده و اینک خود را "قاضی توبهکار" میخواند روایت میشود. او داستان زندگیاش را برای غریبهای اعتراف میکند.
ژان باتیست کلمانس در رستورانی با غریبه ای که در اصل خواننده کتاب است آشنا میشود و داستان زندگیاش را برای او بازگو میکند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ فرانکنشتاین دانشمند جوان و جاه طلبی است که با استفاده از کنار هم قرار دادن تکههای بدن مردگان و اعمال نیروی الکتریکی جانوری زنده به شکل یک انسان و با ابعادی اندکی بزرگتر از یک انسان معمولی میسازد. موجودی با صورتی مخوف و ترسناک که بر همه جای بدنش رد بخیههای ناشی از دوختن به چشم میخورد. این موجود تا بدان حد وحشتناک است که همگان، حتی خالقش از دست شرارتهای او فرار میکنند. هیولایی که خالقش نیز نمیتواند آن را کنترل کند و خود مقهور آن میشود. ”