نگاهی اجمالی به کتاب“ آندریاس پوم، شخصیت اصلی عصیان، کهنهسربازی بازگشته ازجنگ جهانی اول است که یک پایش را در جنگ از دست داده و چیزی جز یک نشان نظامی برایش باقی نمانده. او که نوازندهای خیابانی است، برخلاف همزرمانش در جنگ، به خدا، دولت و اولیا امور ایمانی خدشهناپذیر دارد و دشمن و مخالف کافران و دائمالخمرها، دزدها و غارتگرهاست، اما به طرزی طعنهآمیز پس از یک نزاع خیابانی به عنوان یک شورشی و عاصی زندانی میشود و تمام چیزهایی که به آنها باور دارد در لبه پرتگاه قرار میگیرند.
یوزف روت، نویسنده عصیان، یکی از مهمترین نویسندگان ادبیات آلمانی در میان سالهای دو جنگ جهانی است. این رمان نخست در سال 1924 به صورت سریالی در روزنامه آلمانی «فوروِرتس» منتشر شد و در همان سال در قالب کتاب نیز به چاپ رسید.
«داستان روت از منطق کاملا اروپایی و سرراست قصه پریان پیروی میکند، منطقی که باعث میشود همهچیز اجتنابناپذیر و در عینحال کابوسوار به نظر برسد. اگر روت را یکی از زوایای چهارگوشی حساب کنید که رئوس دیگرش کافکا، روبرت موزیل و اشتفان تسوایگ هستند خیلی به خطا نرفتهاید.» ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ اروین یالوم (Irvin D. Yalom) در طول چندین دهه فعالیت حرفهای خود در زمینهی روانکاوی، دربارهی روان و زندگی میلیونها نفر واکاوی و پژوهش کرده است. اما این بار و در کتاب صوتی چگونه پروانه شدم یالوم به زندگی خودش میپردازد. او در این کتاب خاطرات عمیق کودکی تا بزرگسالی خود را از دید یک روانکاو کارکشته حلاجی میکند و نتایج این بررسی را با ما به اشتراک میگذارد. در حقیقت او در این اثر میان خودش بهعنوانی فردی همچون بیشمار کسانی که در طول این سالها به او مراجعه کردهاند، و یالومِ روانکاو انفصال ایجاد کرده است تا بتواند بدون غرضورزی خاطرات و روانرنجوریهای زندگی خود را تجزیه و تحلیل کند. ”