نگاهی اجمالی به کتاب“ خالد حسینی در این اثر درخشان و اثرگذار زبان گویای مردم ستمدیده کشورش (افغانستان) میشود و به موازات روایت تاریخ اجتماعی پنجاه سال اخیر سرزمینش، داستان زندگی دو زن (مریم و لیلا) را پیش میبرد. فقر، دربه دری، خشونت، جنگهای بیوقفه و مخرب و مهمتر از همه رنج زن بودن در چنین شرایطی به زیبایی در این رمان تصویر شده است. لیلا و مریم علیرغم تجربیاتی تلخ و دردناک همچنان و با تمام وجود برای رسیدن به زندگی بهتر و گرم نگه داشتن تنور عشق از پا نمینشینند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ امیدواریم مبارزه برای تساوی حقوق، هرگز به جنگ بین جنسیتها تبدیل نشود. هرگز باور نکنی که حقوق و اختیارات و آزادیهای یک زن کمتر از توست و برای کار مشابهی که انجام میدهد، نباید به اندازه تو دستمزد بگیرد، و به ذهنت خطور نکند که میتوانی به این نتیجه برسی که در آینده دیگر لازم نیست در را برای خانمها باز نگه داری. و این که یک مرد نمیتواند همزمان جنتلمن باشد، و از حقوق مساوی هم برخوردار باشد.
مادربزرگهایت به تو یاد خواهند داد که این مسئله بیپایه و اساس است. چون درست است که میتوانیم از نسل پدربزرگهایت تعریف کنیم، ولی اگر زنانشان از آنها پشتیبانی نکرده بودند، هیچ وقت آن قدر زمان در اختیار نداشتند که بخواهند درباره دنیا همه چیز را ”