نگاهی اجمالی به کتاب“ اثری پرفروش و قدرتمند دربارهی برخورد تصادفی دو زن که زنجیرهای خیرهکننده از دروغها را آشکار کرد. کتاب اعترافات در ساعت 7:45 اثر لیزا آنگر داستان همصحبتی دو غریبه را در قطار روایت میکند که به برملا کردن رازهای زندگی خود برای یکدیگر میپردازند.
درباره کتاب اعترافات در ساعت 7:45:
به راستی چه کسی میتواند محرم اسرار دیگری باشد؟ تا به حال به این فکر کردهای که به دور خودت حصار بکشی و نه رازت را به کسی بگویی و نه سِر دیگران را درون خودت حمل کنی؟ زیرا که راز بین سه نفر تنها زمانی راز باقی میماند که دو نفر آنها مرده باشد...
سلنا مورفی در وضعیت بدی به سر میبرد. او به تازگی فهمیده است همسرش با پرستار بچهشان رابطه دارد. او یک روز در قطار نشسته بود و از محل کار به خانه برمیگشت که در این میان خانمی شروع به صحبت با او کرد. زن پیش سلنا اعتراف کرد که با رئیسش رابطه دارد. سلنا نیز از ماجرای رابطهی پنهانی همسر و پرستار با زن غریبه میگوید. با رسیدن به مقصد، او تصور کرد گفتوگو به پایان رسیده و آنها دیگر هرگز با هم همکلام نخواهند شد. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ فلیپا پری در کتابی که آرزو میکنید والدینتان خوانده بودند، چگونگی ارتباط با فرزندانتان را شرح داده و سپس نشان میدهد که چه چیزهایی باعث پیوند بهتر و مؤثرتر با آنها میشود.
این کتاب مستقیماً به والدین مربوط نمیشود و فلیپا پری قرار نیست جزئیات از شیر گرفتن بچه و آموزش دستشویی رفتن و... را توضیح بدهد. کتابی که آرزو میکنید والدینتان خوانده بودند در مورد این است که شما چطور بزرگ شدید و این موضوع چگونه بر نقش و رفتار والد بودن شما اثر دارد. در مورد اشتباهاتی است که شما مرتکب خواهید شد مخصوصاً آن اشتباهاتی که هرگز نمیخواستید رخ دهند و اینکه با این اشتباهات چه کار کنید.
شما در این کتاب نکات، ترفندها یا سیاستهای پدر و مادر بودن را پیدا نخواهید کرد و گاهی اوقات شاید ناراحت و عصبانیتان کند یا حتی از شما یک پدر و مادر بهتر بسازد. فیلیپا پری دست به نگارش کتابی زده است که دوست داشت به عنوان زنی که مادر شدن را برای اولین بار تجربه میکرد آن را خوانده بود. ”