
فیلنویسنده: ریموند کارور
نگاهی اجمالی به کتاب“ راوی داستان مردیاست که بیش از پیش در منگنه زندگی روزمره خود را مستاصل میبیند. او کار می کند تا برای همسر سابقش، دخترش، برادرش و مادر پیرش که در استرالیا زندگی میکند پول بفرستد و همینطور اقساط ماهانه خودش را پرداخت کند. در حالی که مامن و پناهی برای رفع خستگی و دلتنگی های خودش نمییابد. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ دو سال است که پل هانسن دوران محکومیت خود را در زندان ایالتی مونترال میگذراند. او با هورتون که در قتلی مشارکت داشته، همسلول است…
هانسن سرپیشکار مجتمع ساختمانی اکسلسیور بوده است؛ جایی که در آن استعداد سرایداری، باغبانی و مباشریاش را به نمایش گذاشت و مهمتر از همه، یاور و تسلیبخش افراد اندوهگین بود. او در حین خدمت کردن به یکی از ساکنان ساختمان، با دختری به نام وینونا آشنا میشود که خلبان هواپیمای آبنشین و شغلش جابجا کردن مرسولات و افراد بر فراز ابرهاست. همهچیز بهزودی دستخوش تغییر میشود. فردی جدید مدیریت اکسلسیور را برعهده میگیرد، درگیری آغاز میشود و حادثهای غریب رخ میدهد… ”