نگاهی اجمالی به کتاب“ اثری پرفروش و قدرتمند دربارهی برخورد تصادفی دو زن که زنجیرهای خیرهکننده از دروغها را آشکار کرد. کتاب اعترافات در ساعت 7:45 اثر لیزا آنگر داستان همصحبتی دو غریبه را در قطار روایت میکند که به برملا کردن رازهای زندگی خود برای یکدیگر میپردازند.
درباره کتاب اعترافات در ساعت 7:45:
به راستی چه کسی میتواند محرم اسرار دیگری باشد؟ تا به حال به این فکر کردهای که به دور خودت حصار بکشی و نه رازت را به کسی بگویی و نه سِر دیگران را درون خودت حمل کنی؟ زیرا که راز بین سه نفر تنها زمانی راز باقی میماند که دو نفر آنها مرده باشد...
سلنا مورفی در وضعیت بدی به سر میبرد. او به تازگی فهمیده است همسرش با پرستار بچهشان رابطه دارد. او یک روز در قطار نشسته بود و از محل کار به خانه برمیگشت که در این میان خانمی شروع به صحبت با او کرد. زن پیش سلنا اعتراف کرد که با رئیسش رابطه دارد. سلنا نیز از ماجرای رابطهی پنهانی همسر و پرستار با زن غریبه میگوید. با رسیدن به مقصد، او تصور کرد گفتوگو به پایان رسیده و آنها دیگر هرگز با هم همکلام نخواهند شد. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ تام راب اسمیت، پس از اولین رمان خود با نام «کودک 44» که برایش شهرت و موفقیت همراه داشت، قسمت دوم سه گانه خود را با نام «گزارش محرمانه» در سال 2009 منتشر کرد. «گزارش محرمانه» از نظر خط داستانی ادامه کودک 44 است که به وقایع سیاسی دوران اتحاد جماهیر شوروی پس از مرگ استالین میپردازد. در این رمان هم مانند کودک 44، لئو دمیدوف افسر سابق اداره امنیت همراه همسرش رایسا حضور دارند و اسمیت آنها را به قلمروی زندگی زیرزمینی باندهای تبهکاری، اردوگاههای کار اجباری سیبری و شوروی و شورش مردم مجارستان علیه کمونیسم میبرد. داستان رمان «گزارش محرمانه» پر از روایتهای ماجراجویانه است و از مرحلهای به مرحله دیگر، شبیه داستانی ابدی است که برایش پایانی تصور نمیشود. کینه در سراسر داستان موج میزند و همراه تمام شخصیتهای داستان و حتی خود نویسنده اثر که به شکل کاملا بیرحمانهای با شخصیتهای داستانش رفتار میکند، تا پایان میماند. ”