نگاهی اجمالی به کتاب“ در اصل اربی ابر ربات کوچک و هوشمند، برای کشف فضا ساخته شد. اما قبل از اینکه مخترعانش بتوانند او را به فضا بفرستند، از دستشان فرار کرد.
متاسفانه باتری اربی خیلی زود تمام شد ...
خوشبختانه فورا دو تا دوست خوب این ربات حلبی کوچک را پیدا کردند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ آنگاه که عشق و درد به هم میآمیزند؛ آنگاه که لحظهای عشق در رگانت میجوشد و گاه درد جانت را در مینوردد ....
ابراهیم که در هیاهوی استانبول، این شهر زنده و پر اتفاق، زندگی معمولی و یکنواختی دارد، با شنیدن خبر مرگ حسین، دوست دوران کودکیاش، به زادگاهش برمیگردد.در آن شهر قدیمی، به دنبال سرنوشت حسین که با عشق و زخم آغاز شده و به مرگ در امریکا انجامیده، روانه میشود و به نام ملکناز میرسد؛ دختر ایزدی و سرآغاز پیوند و جدایی ... ”