نگاهی اجمالی به کتاب“ بسیاری از ما درست از لحظهای که از خواب بیدار میشویم مورد هجوم انواع استرسها قرار میگیریم. نکند به اتوبوس نرسم؟ اگر دیر برسم بخشی از حقوقم را در پایان ماه بابت تأخیر از دست میدهم. نکند کارم مورد رضایت کارفرمایم نباشد؟ با احساس گناه و عذاب وجدانی که والدینم به من منتقل میکنند چگونه کنار بیایم؟ لپتاپی که قرار بود هفتهی پیش بخرم سه میلیون گرانتر شده؛ مابقیاش را از کجا جور کنم؟ با چکی که موعد پاس کردنش امروز است چه کار کنم؟ ماشین به خرج افتاده، هزینههایش را از کجا فراهم کنم؟ اگر تا آخر ماه دخلم با خرجم نخواند از کی پول قرض بگیرم؟ هر کدام از ما در زندگی استرسها و اضطرابهای خودمان را داریم. برای برخی چالشهای کاری بیشتر مضطربکنندهاند و برای عدهای دیگر تنشهای درونی یا روابط فردی. اما ما چارهای جز تلاش برای جان سالم به در بردن از زیر فشار این حجم از استرس نداریم. ما محکومیم که با ناملایمتیها بجنگیم و زنده بمانیم و به موفقیت دست پیدا کنیم. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ من زنان و مادران خانهداری را میبینم که بیستوچهار ساعت شبانهروز کار میکنند اما تمام کنترل و قدرتشان را به دست شوهرانشان دادهاند زیرا پول درنمیآورند. من زنان مجرد موفقی را دیدهام که از تمرکز بر آنچه باید امروز انجام دهند تا آینده مالی خوبی داشته باشند، امتناع میکنند. من زنانی را دیدهام که در ازدواج دوم خود هستند اما نمیتوانند از داراییهایی که قبل از ازدواج دوم جمع کردهاند مراقبت کنند و حتی از حرف زدن درباره مسائل مالی با شوهر جدید خود طفره میروند. و از همه تکاندهندهتر این است که بسیار شنیدهام که زنان سالمند هنگام توصیف شرایط خود از عبارتهایی چون «ناتوان» و «ضعیف» استفاده میکنند. وقتی صحبت از زندگی مالی بهمیان میآید، این زنان پر از ندامت و پشیمانی هستند. سؤال این است که چرا این کارها را با خودتان میکنید؟ چرا با دست خود داوطلبانه اقدام به خودکشی مالی میکنید و از همه بدتر این کار را با لبخندی بزرگ روی صورتتان انجام میدهید؟ ”