نگاهی اجمالی به کتاب“ داستانی از مهمانی مرگ که با قتل شیطان به پایان میرسد. آگاتا کریستی در کتاب صوتی شیطان به قتل میرسد، روایتگر مهمانی باشکوهی است که با مرگ میزبان به صحنهی جنایت تبدیل میشود. آقای «شیناتا» که پیش از این هم به برگزاری مهمانیهای مجلل مشهور بوده، تصمیم میگیرد تا با دعوت مهمانان ویژهای از جمله هرکول پوآرو، کلکسیون شخصیاش را به نمایش بگذارد. اگرچه مهمانان آقای شیناتا همیشه از مهمانیهای او با آغوش باز استقبال میکنند اما همگی کمی از او میترسند و در دل او را «شیطان» خطاب میکنند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ در این رمان صوتی، پوارو را میبینیم که چون خونسردانه و با خشنترین و بیرحمترین تبهکاران و جنایتکاران دستوپنجه نرم کرده بود، به خودش مغرور و مطمئن میشود. او در مقایسه با بسیاری از مردان تنومند، قوی و ورزیدهدل، جرئت بیشتری دارد و در این مورد بهخصوص، خودش را از خیلیها برتر میداند، ولی حتی در زندگی آدمهای شجاع و بیباکی مثل هرکول پوارو نیز لحظاتی وجود دارد که عجز و ناتوانی، سرتاپای وجود آنها را فرا میگیرد.
پوارو، در این رمان، در مطب آقای دکتر مورلی، یکی از سرشناسترین دندانپزشکان لندن که جثه و هیکلش شاید نصف هرکول پوارو هم نمیشد، حس میکرد پاهایش آنقدر ضعیف شده که بهسختی میتواند هیکلش را تحمل کند. او نگاهی به صندلی دندانپزشکی انداخت و بدنش به لرزه درآمد؛ گویی به صندلی اعدام خیره شده باشد. پوارو مانند مردهای متحرک به طرف آن صندلی روان شد. هرکول پوارو، قهرمان شکستناپذیر مبارزه با تبهکاران، از صندلی بیجان و بیتحرک دندانپزشکی میترسید؛ خیلی هم میترسید. ”