نگاهی اجمالی به کتاب“ این کتاب از روی گفتارهای شونریو سوزوکی، یکی از اثرگذارترین معلمان معنوی قرن بیستم، گردآوری و ثبت شده است. سوزوکی دو دههی آخر زندگیاش را در مراکز اقماری تمرین ذن در غرب امریکا به تدریس پرداخت. سوزوکی در این کتاب بیپیرایه و صریح حرف میزند. او از بودیسم در مقام مذهب یا فاسفه راززدایی میکند و مدام توجه ما را به سمت تمرین ساده و کاملِ نشستن سوق می دهد تا بلکه ذهن خود را از راه مراقبه تصفیه کنیم.
گرچه هم? ما بسته به خصائل فرهنگی و شخصیمان مسیرهای متفاوتی را برای زندگی برمیگزینیم، اما میل غاییمان یکی است: اینکه آزادانه خود را ابراز کنیم و از توهم رها باشیم. فارغ از اینکه مراقبهگر باشیم یا نه، سوزوکی با این کتاب حقایقی در اختیارمان میگذارد که برای زیستن ذهن آگاهانه در این جهان پرهیاهو، مفید و روشنیبخشاند: «وقتی چیزی را تمام و کمال درک کنی، همهچیز را درک میکنی. اگر سعی کنی همهچیز را بفهمی، هیچچیز را نخواهی فهمید. بهترین راه درکِ خودت است، آنگاه همهچیز را خواه یفهمید. پس اگر سخت بکوشی روش خودت را پدید آوری، به دیگران کمک خواهی کرد و دیگران نیز تورا یاری خواهند داد.» ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ ناپلئون هیل در کتاب غلبه بر شیطان، در قالب یک مصاحبه میان خود و شیطان و در حقیقت همان نیمهی تاریک وجود، تلاش میکند تا اسرار دستیابی به موفقیت و آزادی را فاش کند و مهمترین موانع انسان برای رسیدن به اهداف شخصی را مورد بررسی قرار دهد.
همانگونه که کتاب معروف و پرفروش بیندیشید و ثروتمند شوید پس از «رکود بزرگ» به شما کمک میکند تا به خروج از بحران بپردازید و موفق شوید، کتاب غلبه بر شیطان نیز به این منظور نوشته شده تا امروز هر یک از شما در مسیر خروج از بحران و موفقیت قرار گیرید!
شاید بپرسید آیا گفتگوی هیل با شیطان واقعی بوده، یا صرفاً خیالات است؟ انتخاب با شماست. اما استفاده از گفتگوی خیالی برای هیل تازگی ندارد. کتابی که هیل در سال 1953 تحت عنوان چگونه حقوقتان را افزایش دهید منتشر کرد به شکل گفتگویی بین هیل و کارنگی بود. در واقع هیل در سال 1908 با کارنگی مصاحبه کرده و کارنگی نیز در سال 1919 یعنی درست قبل از چاپ این مصاحبه، فوت کرده بود. ”