نگاهی اجمالی به کتاب“ هیچکس نمیخواهد برنامههایش عقب بیفتد و کارهایش روی هم تلنبار شود؛ اما گاهی همهی ما دچار آشفتگی و سهلانگاری میشویم و نمیتوانیم برنامهریزی منظم و دقیقی برای اهداف زندگیمان داشته باشیم. اگر این شرایط بیشتر اوقات به سراغتان میآید، کتاب سمزدایی دوپامین اثری آموزنده و راهگشا برای شماست.
همانطور که میدانید، زندگی در دنیای امروز پرسرعت است و این روند سریع و شلوغ میتواند به راحتی تمرکز و آرامش ما را برهم بریزد. به همین دلیل، حفظ تمرکز به یک توانایی کمیاب تبدیل شده که هرکسی از آن برخوردار نیست. اگر دقت کرده باشید ما در بسیاری از اوقات نمیدانیم که چرا دلشوره داریم و احساس بیقراری میکنیم. این حالات زمانی پررنگتر هم میشود؛ درست زمانی که برای وظایف اصلی که موجب ایجاد پیشرفت به سمت اهدافمان خواهند شد آماده میشویم، مورد هجوم افکار پریشان و کارهای وسوسهانگیز دیگر قرار میگیریم.
در چنین شرایطی، ممکن است به هر عملی دست بزنیم؛ از گشتن زدن در شبکههای اجتماعی گرفته تا پیادهروی و وقت گذراندن با دوستان. دقیقاً همین زمان است که همه چیز جالب به نظر میرسد و آن کار مهم به تعویق میافتد. ”

آدلفنویسنده: بنژامن کنستان
نگاهی اجمالی به کتاب“ بنژامن کنستان دو ربک(1830-1767)، رماننویس سوئیسیتبار فرانسویزبان قرن هجدهم میلادی است.کنستان را بیشتر به عنوان یک تئوریسین لیبرال میشناسند تا یک رمان نویس. هرچند کنستان بهخاطر شاهکارش، «آدلف»، اسم و رسمی به هم زده است.
«آدلف» بار اول در لندن به چاپ رسید و بیدرنگ «رمان کلیدی» و زندگی نامه شخصی «کُنستان» شمرده شد. این رمان در زمان خودش جاروجنجال فراوان و درازمدتی به پا کرد.
تقریباً یک قرن، یعنی تا پس از جنگ جهانی دوم، طول کشید تا تأکید بر جنبههای اتوبیوگرافیک و وسوسه یکی دانستن شخصیتهای تخیلی با آدمهای واقعی فروکش کرد و «آدلف» را بهخاطر ویژگیهای زیباشناختی آن خواندند و نقد کردند.
«آدلف» را تلخترین رمان عشقی نیز خواندهاند زیرا «کنستان» در آن، عمیقترین و صادقانهترین احساسات و شورانگیزترین بستگیهای عاطفی را تجزیه و تحلیل میکند و نشان میدهد که چگونه در گذر زمان این احساسات و بستگیها رنگ میبازد.
«آدلف» شاهکار روانشناختی عشق است و تراژدی عدم امکان برقراری ارتباط راستین میان انسانهای عاشق را به نمایش میگذارد.
کُنستان عمیقترین و شورانگیزترین وابستگیهای عاطفی را موشکافانه تجزیه و تحلیل میکند تا نشان دهد چرا و چگونه با گذر زمان این احساسات و بستگی به تدریج رنگ میبازد.
آدلف جوانی 22 ساله است و قرار است جهت کسب تجربه به نقاط مختلف اروپا سفر کند و سپس به نزد پدر بازگردد و آنجا مشغول شود تا روزی جانشین او شود.
آدلف به شهر کوچکی که مقر حکومت شاهزادهای جوان است وارد میشود. او با طبع حساسی که دارد بیشتر به تنهایی و انزوا دچار می شود... تا اینکه یک روز به منزل کنت دعوت می شود و آنجا با معشوقه کنت (النور) روبرو میشود و او را هدفی شایسته برای رفع تشنگی قلب و ارضای غرور می یابد.
النور که حدود 10 سال از او بزرگتر است و دو فرزند نیز از کنت دارد از معاشرت با مردی که با دیگران تفاوت دارد ناراضی نیست و.. ”