ناپلئون هیل

از این نویسنده بشنوید:
نویسنده:
  • کتاب صوتی - غلبه بر شیطان - ماه آوا
  • کتاب صوتی - شاه کلید ثروت - ماه آوا
  • کتاب صوتی - پنجاه و دو پله تا ثروتمند شدن - ماه آوا
  • کتاب صوتی - قانون موفقیت - ماه آوا

تازه‌های ماه‌آوا

اینم شد زندگینویسنده: عزیز نسینRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ «اینم شد زندگی» یک مجموعه داستانی از نویسنده توانای اهل ترکیه، عزیز نسین است. او در این آثار طنز تلخ و سیاهی را برای توصیف پیرامونش به کار می‌گیرد تا معایب اجتماعی زمانش را برملا کند و با نقد آنها راهکار گذر از این معایب را نشان دهد. او منتقد بی‌رحم اما خوش‌زبان جامعه ترکیه است و البته خوش‌انصاف؛ زیرا همه تقصیرها را هم به گردن حکومت و سیستم اداری و... نمی‌اندازد. قلم او متوجه مردم هم هست و با نقد خرافات، کژبینی و کوتته‌فکری مردم، می‌کوشد توازنی در نقدهایش ایجاد کند و راه برون‌رفت از مشکلات را بیشتر بنمایاند. بخشی از کتاب: «بعد از اینکه مرا ختنه کردند اسم مرا در یک مکتب نوشتند. مکتب از خانه ما خیلی دور بود ولی چاره نداشتیم باید می‌رفتم، راستش از دوری راه زیاد ناراحت نبودم چون خیابانها را دید می‌زدم!... ملاباجی که من آنجا درس می‌خواندم سه تا دختر بزرگ داشت، هر سه‌تا سفید و خوشگل بودند و من از هر سه تاشان خیلی خوشم می‌آمد! مثل روس‌ها بودند. آخه از وقتی که روس‌ها به مملکت ما آمدند دوچیز را با خودشان آوردند. یکی زن‌هایِ خوشگل و سفید و یکی هم اسکناس‌های بزرگ!... پدرم دوتا از این اسکناس‌ها داشت. البته مردم زیاد داشتند. اسکناس‌های روسی توی دست و پای مردم ریخته بود وقتی روسها از ترکیه رفتند. انقلابیون اسکناس‌ها را جمع کردند بعد هم از اعتبار افتاد. البته ما غیر از دو تا نداشتیم. چه می‌شد کرد. پولی بی اعتبار هم گیر ما نمی‌آمد! پدرم پولهای به آن بزرگی را یک قروش فروخت!... وقتی به مکتب رفتم مادرم یک فینه قرمز رنگی برایم درست کرد و به سرم گذاشت. یک قلم و دوات هم برایم خرید که وقتی می‌نوشتم «جرجر» صدا می‌کرد! روز اول به مدرسه رفتم باید این دعا را حفظ می‌کردم «رب یسر و لما تیتر رب تمین بالخیر» یعنی «آفریدگارا کارم را آسان کن. نگذار سخت بگذرد. تو کارم را به خیر بگردان» ”

بندبازنویسنده: ساسان حبیب‌وندRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ بندباز، سفری جذاب و بی‌سابقه به دنیای خویش است. "بندباز" سفری است در پی شادمانی و آزادی درونی، حادثه‌ای که نگاهی نو و متفاوت را در مخاطب متولد می‌کند. پیتر که از آزار و تمسخر هانس و دنیل به تنگ آمده، در راه مدرسه با آنها گلاویز می‌شود و از آن دو کتک می‌خورد. اما آنچه حقیقتا او را رنج می‌دهد، درد جسمانی نیست؛ سایه‌ی غول‌آسای «آدم‌بزرگ‌»هایی است که اینجا هم مثل همه‌جا بالای سرش ایستاده‌اند و سیل قضاوت‌های رنگارنگ‌شان را بر سرش هوار می‌کنند...‌ دست مهربان تام، دبیر علوم بر روی شانه‌اش، پیتر را از فکر بیرون می‌آورد... تام، از زندگی، آدم‌ها، دنیا و همه‌چیز، حرف‌های تازه و عجیبی به پیتر می‌زند. حرف‌هایی که تابه‌حال هیچ‌کس به او نگفته و در هیج مدرسه‌ای هم یاد نمی‌دهند و به‌قول تام، اصلا نمی‌خواهند که تو بدانی... در مسیر داستان اتفاقات گوناگونی رخ می‌دهد که هر یک، صحنه‌ی تازه‌ای را از زندگی و روابط آدم‌ها پیش چشم پیتر می‌گذارند.... "بندباز” سعی دارد تولد رنج‌ها و تضادهای آدمی را از کودکی ریشه‌یابی کند و به او نشان دهد که اطرافیان، چگونه با تحمیل باورهای کور و ظالمانه، نهال پررنجی را در روان او کاشتند و او را به مسیری غریب و پردلهره انداختند و با این کار، وجود شاد و آزادش را بازیچه‌ی خشم و افسردگی کردند. رمان «بندباز»، دانش «خودشناسی» را از حالت شعارهای دور از ذهن درآورده و آن را به‌شکل یک بینش روشن فکری و عملی معرفی می‌کند. از جذابیت‌های کم‌سابقه‌‌ی «بندباز» آن است که پیام نغز مولوی را به زبانی ساده و در قالب داستانی امروزی برای خواننده‌ بازگو می‌کند. در این کتاب از علم، فلسفه و عرفان شرق و غرب در بیان واقعیت‌ها استفاده شده است. به‌خصوص نگاه عمیق و عارفانه‌ی مولانا به‌همراه داستان‌های جذاب مثنوی، رنگ و بویی لطیف و دلپذیر به داستان بخشیده‌اند. «بندباز»، راه خلاصی از چنگال رنج و خودباختگی را در بیدار شدن بر ایده‌آل‌های تحمیلی و انتظارات ظالمانه می‌داند، و خواننده را تا پای گذاشتن به جاده‌ی این بیداری، همراهی می‌کند. ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools