نگاهی اجمالی به کتاب“ فیثاغوروویچ مالکی میان مایه است که روزی به ضیافت ناهار ژنرال سواره نظام دعوت میشود.در طول مهمانی که تا انتهای شب میانجامد ، ژنرال از اسب ابلقی برای حاضران حرف میزند که بی همتاست و جزو دارایی خاص او محسوب میشود.فیثاغوروویچ تحت تاثیر مستی و جوی که بوجود آمده از دهانش میپرد که صاحب کالسکهای است عجیب و منحصر بفرد.توجه حاضران به گفته هایش جلب میشود و او همگی را برای ناهار فردا به خانه اش دعوت میکند.فردا ظهر در حالی که فیثاغوررویچ در خواب است و سرخوشی شب پیش نیز از سرش پریده با این خبر همسرش از خواب بیدار میشود که گروهی سواره به سوی خانه شان میآیند.گوگول در این داستان نیز، هم چون دیگر آثارش، با بیانی شوخ و طنزی گزنده آینه ای در برابرمان می گیرد و ما را با عادات مضحک مان روبرو میکند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ فلسفه رواقی را معمولا راه نجات انسان مدرن مینامند، اندیشهای که قادر است ذهن آشفتهی ما را سامان داده و نگاهمان را به سمت دنیای درون برمیگرداند. نظریات این مکتب به حوزهی خاصی محدود نیست اما کتاب صوتی دژ درون از آینتسل گانگر بر کاربرد تعالیم رواقیون در کسب آرامش تمرکز دارد، چیزی که امروز همهی ما بدان نیازمندیم. اما چگونه میتوان با ایدههای افرادی که چند صد سال قبل میزیستند به آرامش رسید؟
مکتب رواقیگری بر اعتدال تاکید دارد زیرا سعادت نوع بشر را در گرو برقراری تعادل میان ابعاد گوناگون وجودش میداند. اگر در جستجوی لذت از یک هدف/فرد به سمت دیگری برویم یا زاهدمنشانه از بخشهای مادی حیات دوری گزینیم هرگز به آرامش دست نخواهیم یافت. در حالت اول از فرط جستجو به بیقراری میافتیم و در حالت دوم بهدلیل انفعال دچار سکون میشویم. رویکرد رواقیون در این نقطه ما را به گزینش خردمندانه میان جنبههای مختلف زندگی دعوت میکند، نگاهی که به نظریات مینیمالیستی شبیه بوده و از هر نعمت در دسترس تنها به اندازهی نیاز بهره میبرد. ”