نگاهی اجمالی به کتاب“ داستانی عاشقانه با روایتی متفاوت است. «فهیم عطار» در این کتاب سوژههای متفاوتی برای نوشتن پیدا کرده است. این داستان درونمایههای روانشناسی و ماجراجویی هم دارد. با وجود کتابهایی مثل قابهای خالی، هنوز هم میتوان به خواندن یک کتاب خوشخوان و پرکشش ایرانی امیدوار بود.
شب عروسیمان بود. مهمانها همه رفته بودند. کراواتم را شل کردم و روی صندلی ولو شدم. پونه کنارم نشست و کفشهایش را درآورد. «پشت پاهام رو زدن. حالم از کفش پاشنهبلند به هم میخوره.» نگاهش کردم و گفتم: «بالاخره رسما مالِ من شدی.» ابرو بالا انداخت و گفت: «من مال هیشکی نیستم. من مال خودمم.» ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ روایتی نفسگیر که در دنیای غریب و ثروتمند کتابهای نایاب میگذرد: داستان واقعی کتابدزدی بدنام، قربانیانش و مردی که مصمم است او را به دام اندازد. جنون کتاب درباره وسوسه نابکارانه آدمی است که کتاب جمع میکند و نویسنده آن وجوه جذابی از دنیای کتابهای نایاب، ذهنیت افراد تبهکار و محدودیتهای کار روزنامهنگار برای ثبت وقایع را به ما مینمایاند. در خلال این روایت، خاطراتی از کاشفان نسخههای خطی و یادداشتها و امضاهایی از نویسندگان بزرگی چون فلوبر و همینگوی و وولف و... میآید که شبیه به داستانهایی است درباره? جویندگان گنج، با این تفاوت که این داستانها واقعیاند. ”