خاطرات خون آشام- دیدار مجدد سیاهی

کتاب صوتی

کتاب صوتی خاطرات خون آشام- دیدار مجدد سیاهی

کتاب صوتی خاطرات خون آشام- دیدار مجدد سیاهی

دوستان عزیز ماه آوا

از ابتدای مهرماه سال ۱۴۰۰ خرید محصولات ماه آوا تنها از طریق پلتفرمهای فروش کتاب صوتی امکان پذیر خواهد بود

اثری از

نام اصلی:

ناشر: نشر ویدا

سال چاپ: 1390

شابک:

دسته بندی: تخیلی

خلاصه:

در قسمت‌های قبلی مجموعه‌ی خاطرات خون‌آشام با شخصیت‌های اصلی این مجموعه آشنا شدیم: النا، استفن و دیمون. در کتاب دیدار مجدد سیاهی که چهارمین و آخرین جلد این مجموعه است، النا گیلبرت در مقام یک خون‌آشام قدرتمند از مرگ برمی‌خیزد. اما هنوز هم خود را گرفتار یک مثلث عشقی مرگبار با استفن و دیمون می‌بیند. روابط هرسه‌ی آن‌ها با یکدیگر در این قسمت وارد سطح جدیدی از چالش و دشواری می‌شود. از دست دادن النا برای استفن عذاب‌آور است. او مصمم است یک‌بار برای همیشه به دشمنی خود با برادرش دیمون پایان دهد. حتی اگر به قیمت از دست رفتن جان یکی از سه نفرشان تمام شود. اما در همین حین سروکله‌ی قدیمی‌ترین و شرورترین نیروی شیطانی فلس چرچ پیدا می‌شود که برای شهر تهدید بزرگی به حساب می‌آید. اکنون النا، استفن و دیمون، هر سه باید با هم متحد شوند تا شهر را نجات دهند. اما آیا آن‌ها می‌توانند منافع شخصی خود را برای دستیابی به خیر جمعی و بزرگ‌تر نادیده بگیرند؟

بشنوید:

هنرمندان:

مدت زمان اثر: 8 ساعت و 38 دقیقه

...

...

دیدگاههای کاربران

تعداد دیدگاه: 0

(برای ارسال دیدگاه حتما باید عضو سایت ماه آوا باشید)

تازه‌های ماه‌آوا

سه‌ تفنگدارنویسنده: الکساندر دوماRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ این رمان قهرمانی‌ها و دلاوری‌های سه تن از تفنگداران لویی سیزدهم به نام‌های آتوس، پورتوس، آرامیس و همچنین جوانی دلیر و باهوش به نام دارتانیان که بعداً در طول داستان عضو تفنگداران سلطنتی می‌شود را روایت می‌کند. ”

خاکسترنویسنده: گراتزیا دلدداRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ روزالیا دختر نوجوان پانزده‌ساله‌ای است که به همراه پدر و برادرانش در خانه‌‌ای در حومه‌ی شهر ساردین زندگی می‌کند. او با پسر ثروتمندی به‌نام آنانیا آشنا می‌شود که رویای رسیدن به گنج‌های پنهان نوراگه، شهری باستانی در ایتالیا، را در سر دارد و سهام‌دار مزارعی در همان حوالی است. روزالیا و آنانیا به یکدیگر دل می‌بندند اما در این میان یک راز نهفته و ناگفته وجود دارد: آنانیا متأهل است و این را از روزالیا پوشیده نگه داشته. طولی نمی‌کشد که حقیقت برای او روشن می‌شود اما آن‌ها تصمیم می‌گیرند مخفیانه به رابطه‌ی خود ادامه دهند و ثمره‌ی این عشق ممنوع پنهانی برایشان یک فرزند است. فرزندی که بعدها روزالیا به‌خاطر تنگ‌دستی او را ترک می‌کند. او با پدرش بزرگ می‌شود و تلاش می‌کند به‌رغم نامشروع بودن، مشروعیت اجتماعی قابل قبولی برای خود دست‌وپا کند. اما بزرگ‌ترین دغدغه‌ی او این است که مادرش را پیدا کند. آیا او موفق خواهد شد این دیدار را محقق کند؟ ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools