برای فرداها متشکرم

کتاب صوتی

کتاب صوتی برای فرداها متشکرم

دوستان عزیز ماه آوا

از ابتدای مهرماه سال ۱۴۰۰ خرید محصولات ماه آوا تنها از طریق پلتفرمهای فروش کتاب صوتی امکان پذیر خواهد بود

اثری از

نام اصلی:

ناشر: نشر ققنوس

سال چاپ: 1397

شابک:

دسته بندی: اجتماعی

خلاصه:

پنج سال از روزی می‌گذرد که والری تریرویلر، شریک زندگی سابق فرانسوا اولاند رئیس‌جمهور وقت فرانسه، تصمیم گرفت کتاب برای این لحظه متشکرم را در جواب بیانیه هجده کلمه‌ای کاخ الیزه منتشر کند، بیانیه‌ای که در خبرگزاری فرانسه منتشر شد و رسماً اعلام کرد رئیس‌جمهور وقت از بانوی اول جدا شده. آن کتاب جنجالی، علاوه بر آن‌که بیش از 750 هزار نسخه در فرانسه به فروش رفت، در سراسر دنیا نیز مورد توجه قرار گرفت و بحث‌های رسانه‌ای بسیاری درباره آن به راه افتاد. حتی خود اولاند در کتاب خاطراتش، درس‌های قدرت، که در سال 2018 انتشارات استوک منتشر کرد، در بخشی با عنوان «رنجِ والری» به آن پرداخته: «جدایی ما و شرایط اعلام آن، که والری نخواست درش شریک شود، موقعیتمان را سخت‌تر کرد. بعدها در کتابی که با موفقیتی چشمگیر همراه بود از زخم‌هایش گفت و با کلماتش آنچه را از سر گذرانده بود شرح داد. آن کلمه‌ها رنجم داد. احتمالاً قصدش هم همین بود.» اگرچه تریرویلر در این فاصله رمانی به اسم راز اَدِل را هم نوشته که پرفروش بوده، خودش هم باور دارد که کتاب خاطراتش در زندگی‌اش تأثیر گذاشته و حالا مدت‌هاست او، علاوه بر شریک زندگی سابق اولاند و بانوی اول سابق، نویسنده برای این لحظه متشکرم هم است. با این حال، او همیشه خودش را روزنامه‌نگار معرفی می‌کند و حالا با برای فرداها متشکرم خواسته همین موضوع را نشان دهد. این کتاب در واقع گزیده‌ای از نوشته‌های او در هفته‌نامه پاری‌مَچ است که بر آن‌ها مقدمه‌هایی طولانی نوشته و آنچه در همه این سال‌ها در جایگاه روزنامه‌نگار از سر گذرانده شرح می‌دهد. والری تریرویلر درباره انتشار این کتاب می‌گوید: «وقتی در سال 2017 رمانم منتشر شد، مردم به من می‌گفتند وای باز هم شما؟ خبری ازتان نبود...» و او اکنون با این کتاب خواسته از خودش خبر بدهد و بگوید زندگی‌اش فقط به دو سال حضور در الیزه خلاصه نمی‌شود. او سی سال است که در پاری‌مَچ روزنامه‌نگاری می‌کند.

بشنوید:

هنرمندان:
صدابردار کیان شمس
تهیه کننده راضیه هاشمی

دیدگاههای کاربران

تعداد دیدگاه: 0

(برای ارسال دیدگاه حتما باید عضو سایت ماه آوا باشید)

کتاب صوتی وضع بشر وضع بشر

هانا آرنت

کتاب صوتی شیر سیاه شیر سیاه

الیف شافاک

کتاب صوتی برای فرداها متشکرم برای فرداها متشکرم

والری تریرولیر

کتاب صوتی آدم کجا بودی؟ آدم کجا بودی؟

هاینریش بل

کتاب صوتی راز بین دو نفر راز بین دو نفر

کارن ام.مک‌منس

تازه‌های ماه‌آوا

رازم را نگه دارنویسنده: سوفی کینسلاRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ قرار گرفتن در چه موقعیتی شما را وامی‌دارد تا رازهای کوچک و بزرگ خود را افشا کنید؟ اِما، شخصیت اصلی کتاب صوتی رازم را نگه دار نوشته‌ی سوفی کینسلا در لحظاتی بحرانی که در آستانه‌ی مرگ قرار دارد، دست به چنین تصمیمی می‌زند. تصمیمی که عواقب پیچیده‌ای به همراه دارد و زندگی‌اش را دستخوش تغییر می‌کند. درباره‌ی کتاب صوتی رازم را نگه دار اِما در کتاب صوتی رازم را نگه دار، زنی جوان با قلبی بزرگ و روحیه‌ای سرکوب‌ناپذیر است که در شرکت پنتاکولا کار می‌کند و در پی آن است که جایگاه شغلی خود را ارتقاء دهد. او در ابتدای سفری کاری به گلاسکو، که بزنگاهی مهم در زندگی حرفه‌ای او به حساب می‌آید، در موقعیتی بحرانی قرار می‌گیرد: هواپیمایی که قرار است با آن به مقصد برسد دچار سانحه می‌شود و در لحظاتی ملتهب، پرتنش و آغشته به بیم مرگ، اِما تصمیم می‌گیرد رازهای خود را برای مرد غریبه‌ای که به‌شکلی اتفاقی در هواپیما کنار او نشسته، برملا کند. ”

همسر دوست داشتنی مننویسنده: سامانتا داونینگRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ کتاب همسر دوست ‌داشتنی من از پرفروش‌ترین‌های نیویورک‌تایمز و یو‌اس‌ای تودی بوده و نامزد جایزه ادگار به‌عنوان بهترین رمان اول را با خود یدک می‌کشد. - پشت جلد کتاب همسر دوست ‌داشتنی من: داستان عاشقانه ما بسیار ساده به‌نظر می‌رسد. من با زنی بی‌نظیر ملاقات کردم. ما عاشق شدیم و ازدواج کردیم. بچه‌دار شدیم و به حومه شهر نقل ‌مکان کردیم. شیرین‌ترین رؤیاها و تاریک‌ترین رازهایمان را باهم در میان گذاشتیم. و سپس… از هم خسته شدیم. ما مثل همه زوج‌های معمولی دیگر هستیم. همسایه شما، والدینِ دوست فرزندتان و آشناهایی که دوست دارید آنها را به شام دعوت کنید. همه ما رازهایی داریم که باعث بقای ازدواجمان می‌شود. تنها تفاوت ما این است که رازمان با قتلی همراه است… - قسمتی از متن کتاب: او به این طرف و آنطرف میرود، کیفش را در یک سمت می‌اندازد و کفش‌هایش را هم در سمت دیگری از پا درمی‌آورد. دو لیوان پر از شراب را می‌بینم و او به سمت اتاقش راهنمایی‌ام می‌کند. بعد برمی‌گردد تا نگاهم کند و لبخند می‌زند. با گذشت زمان پترا به نظرم جذابتر می شود، حتی موهای ساده و صافش به نظرم درخشنده می‌آیند و برق می‌زنند. بله به‌خاطر اثر نوشیدنی الکلی‌ست که این‌طور به نظر می‌رسد اما به‎خاطر خوشحالی پترا هم هست که چنین حسی دارم. حس می‌کنم مدت هاست آنقدر خوشحال نبوده و نمی‌دانم به چه دلیل. همین که پترا جذاب است برایم کافیست. به سمتم می‌آید، بدنش گرم است، نفسش در شراب غوطه‌ور می‌شود. لیوان شراب را از من می‌گیرد و روی میز کنار تخت می‌گذارد. تا وقتی‌که در تاریکی هستیم و تنها نور صفحه موبایلم اتاق را روشن نگه داشته، نوشیدنم را ادامه می‌دهم. برای هم مرتب حرف‌هایمان را تایپ می‌کنیم، از حرفهای‌مان خنده‌مان می‌گیرد و می‌خواهیم بیشتر باهم آشنا شویم. ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools