نگاهی اجمالی به کتاب“ النا گیلبرت یکی از سه شخصیت اصلی رمان بیداری ، اولین رمان مجموعهی خاطرات خونآشام است. او سال آخر دبیرستان خود را میگذارند و با همکلاسیاش کارولین بر سر رسیدن به جایگاه محبوبترین دختر مدرسه رقابت میکند. اما ورود یک پسر خارجی مرموز بهنام استفن به مدرسه، هدف گیلبرت را تغییر میدهد. او حالا میخواهد قلب استفن را از آن خود کند. گیلبرت عادت دارد هر چیزی را که میخواهد به دست آورد؛ خواه آن یک چیز یک وسیلهی شخصی باشد و خواه قلب یکی از پسران مدرسه. اما استفن در برابر تلاشهای گیلبرت مقاوت میکند. اتفاقی که تا کنون سابقه نداشته است. تا پیش از این همه میخواستند با النا گیلبرت باشند. کافی بود او یک چراغ سبز به پسرها نشان بدهد تا آنها زندگیشان را وقف او کنند. اما حالا برای اولین بار است که پسری در برابر او مقاومت میکند. و این موضوع گیلبرت را تا سرحد جنون آشفته کرده است. زیرا نمیتواند بفهمد که چرا استفن او را پس میزند. استفن اهل ایتالیاست؛ اما نه مثل هر ایتالیایی دیگری. او اهل ایتالیای قرن چهاردهم میلادی است! با نگاهی به عنوان کتاب، میتوانید حدس بزنید که داستان از چه قرار است: بله، استفن یک خونآشام است. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ ادبیات داستانی ایران، علیرغم غنای فکری، مضمونی و زبانیاش، هرگز روی خوشی به ژانرها نشان نداده است. در تاریخ این ادبیات، به ندرت اثر ارزشمندی را مییابیم که مطابق تعاریف پذیرفتهشده، متعلق به یکی از ژانرهای به اصطلاح سرگرمکنندهی ادبی، از جمله ژانرهای جنایی، علمی - تخیلی، معمایی، ترسناک، گوتیک و... باشد. در همین راستا، باید اذعان داشت که ژانر فانتزی، در مقایسه با سایر ژانرهای یادشده، به طور خاصتری نادیده گرفته شده است! امری که با در نظر گرفتن مایههای خیالیِ نیرومند در سنتِ داستانگوییِ شفاهی ایران، نه فقط عجیب، بلکه تأسفبار مینماید.
بحث از دلایل ژانرگریزیِ داستاننویسان و خوانندگان ایرانی، مستلزم مجالی فراختر از این است. به هر رو، ما سطور پیش را تنها به این بهانه نوشتیم که یکی از معدود کتابهای ارزشمندِ ژانر فانتزی در زبان فارسی را خدمتتان معرفی کنیم: اثری از احمدرضا صالحی با عنوان میدگارد 1: دره طلسم شده.
داستانِ کتاب میدگارد (Midgard)، حول محور پسری به نام آریا میگردد. سلسله ماجراهای هیجانانگیز و شگفتیآوری که این پسر جوان در مقام قهرمان داستان پشت سر میگذارد، از زمانی آغاز میشود که او، طی رویدادی مرموز، به پریزادگیِ خود پی میبرد! ماجرا از این قرار است که آریا، بر خلاف آنچه ظاهرش نشان میدهد، نه کاملاً انسان، بلکه پری - انسانی جادوییست. واقعیتی که متأسفانه یا خوشبختانه، برای او ماجراهای خیالیِ فراوانی رقم خواهد زد. آخر، در عالم جن و پری، نادیده گرفتن «خون و اصالت»، امری ناممکن مینماید... ”