نگاهی اجمالی به کتاب“ دو سال است که پل هانسن دوران محکومیت خود را در زندان ایالتی مونترال میگذراند. او با هورتون که در قتلی مشارکت داشته، همسلول است…
هانسن سرپیشکار مجتمع ساختمانی اکسلسیور بوده است؛ جایی که در آن استعداد سرایداری، باغبانی و مباشریاش را به نمایش گذاشت و مهمتر از همه، یاور و تسلیبخش افراد اندوهگین بود. او در حین خدمت کردن به یکی از ساکنان ساختمان، با دختری به نام وینونا آشنا میشود که خلبان هواپیمای آبنشین و شغلش جابجا کردن مرسولات و افراد بر فراز ابرهاست. همهچیز بهزودی دستخوش تغییر میشود. فردی جدید مدیریت اکسلسیور را برعهده میگیرد، درگیری آغاز میشود و حادثهای غریب رخ میدهد… ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ «جووانی دروگو» سربازیست که با پشت سر گذاشتن روزهای تلخ دانشکدهی افسری، اکنون آماده است تا قدرت جنگاوری خود را ثابت کرده و هر طور شده، خود را به قلعهی «باستیانی» برساند. دژی که مدتهاست برای جووانی روز و شب نگذاشته و فکر و خیال این سرباز جوان را درگیر خود کرده است. در کتاب صوتی بیابان تاتارها ماجرای عزیمت این جوانک و تقابل رویاهای او با واقعیتها را میشنویم. اثری که با قلم هنرمندانهی دینو بوتزاتی نگاشته شده و ناکامی در رسیدن به آرزوها، درونمایهی اصلی آن را میسازد.
بخش گستردهای از رمان به رویاپردازیهای جووانی اختصاص دارد. او که از دوران تحصیل، تنها تحکم گروهبان، شببیداری برای درس خواندن و سکون و سکوت آسایشگاهی سرد را به خاطر دارد، اکنون خود را در رویارویی با دوران جدیدی میبیند: آغاز نخستین مأموریت! او در یک صبح پاییزی بیدار میشود، لباس افسریاش را به تن کرده و شهر خود را ترک میکند تا به دژ باستیانی برسد. جووانی که گمان میکند زندگی راستینش آغاز شده، از این بابت در پوست خود نمیگنجد. ”