نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب همه چیز به فنا رفته، کتابی درباره امید نوشتهی مارک منسون از عناوین پرفروش نیویورک تایمز، اضطرابها، پریشانیها و دلواپسیهایی را به تصویر میکشد که در لایه لایه زندگیمان نفوذ کرده و هیچ راه فراری از آنها وجود ندارد.
اگر به دنبال کتابی هستید که بعد از خواندن آن تغییرات زیادی در افکار و حالات روحیتان رخ دهد و از زمانیکه آن را مطالعه کردید احساس رضایت عمیقی در شما ایجاد شود؛ کتاب همه چیز به فنا رفته: کتابی درباره امید را انتخاب کنید.
احساسی که بعد از خواندن این کتاب در شما ایجاد میشود، شبیه حسی است که پس از دیدن یک فیلم خوب دارید با این تفاوت که بعد از خواندن این کتاب، تفکرات و دیدگاه شما به طور کل تغییر میکند و تحولی عظیم در زندگیتان رخ میدهد.
مارک منسون در این کتاب با حس شوخطبعی لطیف خود سعی دارد به جای مطرح کردن نتیجهگیری و پاسخهای قطعی و متعصبانه، سؤالات صحیحی را برای شما ارائه نماید و نتیجهگیری را بر عهده خودتان بگذارد. اینکه آیا بدون داشتن امید، میتوان زندگی کرد؟ چطور داشتن امید میتواند زندگیمان را در مسیری صحیح قرار دهد و از ما انسانهای بهتری بسازد؟
تمام پیشفرضهای کتاب همه چیز به فنا رفته، مطابق مطالعات و مشاهدات علمی و تفکرات متفکران بزرگ تاریخ است. بدون شک یکی از علتهای اصلی موفقیت کتابهای مارک منسون، همین دقت نظر و توجه به شعور شما به عنوان مخاطب است که منجر شده اولین کتابش به عنوان پرفروشترین آثار جهان شناخته شود. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ استیو چندلر در این کتاب به خوانندگان تأکید میکند که باید مالک زندگی خود باشید نه قربانی شرایط.
بسیاری از ما در پیلهای از شخصیت زندگی میکنیم و گمان میکنیم نمیتوانیم از آن خارج شویم. ما داستانهایی درباره شخصیتمان به خودمان میگوییم ولی در اعماق وجودمان میدانیم که ورای این شخصیت هستیم. با این حال بیشتر ما همه زندگیمان را درون شخصیتهایمان حبس میکنیم و هیچوقت نمیدانیم که میتوانیم این پیله را ترک کنیم. ما قربانی محدودیتهایی هستیم که خودمان ایجادشان کردهایم. هر روز صبح به دنیایی تیره و تاریک چشم باز میکنیم. مشکلات بسیار زیادی دور ما حلقه زدهاند؛ تقریباً هیچ پرتوی نوری وجود ندارد. فشار آوردن به دیواره درونی پیله بیهوده به نظر میرسد. چرا به خودم زحمت بدهم؟ من همینیام که هستم.
افرادی که یاد میگیرند خودشان را دوباره بسازند دیگر قربانی نیستند. ”