نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب هنر لذت بردن: خوب زندگی کن و از زندگیات لذت ببر نوشتهی امیرحسن مکی، به شما میآموزد چگونه از لحظه لحظهی زندگیتان به خوبی استفاده کنید و از آن لذت ببرید.
هنری که هیچگاه و هیچ کجا در زندگی یادتان ندادهاند، لذت بردن از زندگی است. در واقع لذت بردن از زندگی را نه تنها یادتان ندادهاند، بلکه شما را از آن منع کردهاند. این در حالی است که لذت بردن، پدیدهای غریزی و مهمترین عامل بقا است.
بسیاری از مردم از زندگیشان لذت نمیبرند، چون در واقع راهش را بلد نیستند. آنها فکر میکنند وقتی میتوانند از زندگیشان لذت ببرند که فلانقدر پول داشته باشند، در فلان خانه زندگی کنند، فلان مدرک تحصیلی را به دست بیاورند، در فلان شغل مشغول به کار شوند، فلان لباس را بخرند، با فلانکس ازدواج کنند... اما وقتی به فلان مقصودشان میرسند، باز هم احساس خوشبختی و لذت نمیکنند، چون همانطور که گفته شد، راهش را بلد نیستند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب خنده در تاریکی، رمانی نوشته ی ولادیمیر ناباکوف است که اولین بار در سال 1932 به چاپ رسید. آلبرت آلبینوس، مردی مورد احترام و متأهل، و منتقد آثار هنری است که در برلین زندگی می کند. او شیفته ی دختری هفده ساله به نام مارگو می شود که در سینما او را ملاقات می کند. آلبینوس با مارگو رابطه ای مخفیانه شکل می دهد اما همسر آلبینوس، الیزابت، وقتی مارگو نامه ای را به خانه ی آن ها می فرستد، از رابطه ی این دو آگاه می شود. نتیجه ی این اتفاق، جدایی الیزابت از آلبرت است اما آلبرت به جای فاصله گرفتن از مارگوی دردسرساز، بیشتر به او علاقه پیدا می کند. رابطه ی آن ها ادامه می یابد اما مارگو نقشه هایی در سر دارد. او می خواهد ستاره ی سینما شود و وقتی آلبینوس، او را به تهیه کننده ی فیلم های سینمایی، اکسل رکس، معرفی می کند، مارگو فرصتی را به دست می آورد که انتظارش را می کشید. ”