نگاهی اجمالی به کتاب“ عنوان «مزهشناس» چه گوشنواز است. به زبان که میآید، قدری طعم خوش دارد. اگر بخواهید به زبان خودمانی توضیحش دهید، کم و بیش میشود این: کسی که عاشق خوردن باشد.
جوزیه که یک سرمایهدار تمام عیار است و سرمایهاش هیچ حد و مرزی ندارد، برای اینکه عاشق غذا خوردن است و به خاطر شکمپرستیاش در این راه خبرهای تمامعیار شده و به مقام عالی مزهشناس دست یافته است!
لو وِنفو که از جوانان حاضر در صف انقلاب کمونیستی چین بوده، داستان بزرگترین نقطه عطف تاریخ معاصر چین را از دل و زبان مردم کوچه و خیابان روایت میکند.
مزهشناس داستانی صادقانه و روایتگر انقلابی سخت همچون تمام انقلابهای دنیاست،
انقلابهایی که سختاند، اما قصههایی به نرمی و همگونی زندگی روزمره با خود دارند؛ قصه ایدههای مشترک و افکار متناقض، قصه صعود و سقوط، قصه تغییر و سکون.
رمان مزهشناس، یکی از آثار فاخر ادبیات معاصر چین به شمار میرود. این رمان علاوه بر اینکه راهنمای بسیار خوبی برای آشنایی با رسوم و فرهنگ چین است، بخش بسیار مهمی از تاریخ معاصر آن کشور را بی هیچ اغماضی روایت میکند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ در این کتاب اظهار نظرهای دریابندری درباره موضوعات مختلف اعم از فراز و فرودهای زندگی شخصی وی از جمله حضورش در موسسه انتشارات فرانکلین و فراز و نشیب فعالیت این موسسه، نگاه او به مقوله ترجمه و مهمترین ترجمه هایی که از وی و در روزگار وی منتشر شده است درج شده است. در کنار این مساله نگاه او به بایدها و نبایدهای زبان فارسی، داستان نویسی طنز و سینما نیز درج شده است. از مهمترین نویسندگانی که دریابندری در این کتاب به اظهار نظر درباره آنها پرداخته است می توان به دهخدا، جمالزاده، هدایت، چوبک، آل احمد، گلستان و علی محمد افغانی اشاره کرد.
وی در بخشی از این کتاب درباره نثر جلال آل احمد می گوید: من با نثر مقاله های جلال آل احمد هیچ موافق نیستم. یعنی نثری که در مقاله هایش می بینید، چیزی ساخته و پرداخته خودش است و به اصطلاح چیزی ساخته و پرداخته خودش است و به چیزی نیست که آدم آرزومند همه مثل آن بنویسند. شما تصور کنید که اکر نویسندگان ما بخواهند ادای آل احمد را در بیاورند به کلی چیز بی خودی می شود. البته یادم هست که خودش هم در جایی گفته بود این طرز خرف زدن را از یک نویسنده فرانسوی یاد گرفته. یعنی در واقع ادای او را در آورده. سلین، خیال می کنم. به هر حال زمانی از سبک آل احمد که معروف است، دو سه نفری تقلید می کردند ولی همه آنها پی کارشان رفته اند. یعنی الان دیگر کسی به نثر آل احمد توجهی ندارد. این خیلی طبیعی است. برای اینکه نثر مقاله های او نثر فارسی پاکیزه درست و حسابی نبود. به اصطلاح من درآوردی بود. اما به نظر من نثر داستان های آل احمد شایان توجه است. ”