قانون جذب در روابط

کتاب صوتی

کتاب صوتی قانون جذب در روابط

دوستان عزیز ماه آوا

از ابتدای مهرماه سال ۱۴۰۰ خرید محصولات ماه آوا تنها از طریق پلتفرمهای فروش کتاب صوتی امکان پذیر خواهد بود

اثری از

نام اصلی:

ناشر: نشر لیوسا

سال چاپ: 1397

شابک:

دسته بندی: روانشناسی

خلاصه:

در کتاب صوتی قانون جذب نویسنده به شما یاد خواهد داد که سطح زندگی خود را با درست و صحیح فکر کردن و برنامه‌ریزی درست ارتقا دهید. هیچ‌چیز یهویی و بدون دلیل اتفاق نمی‌افتد و رخدادهای اطراف شما همگی با دلیل و منطقی خاص پیش می‌آیند. در کتاب قانون جذب مایکل لوسیر در ابتدا به صورت علمی قانون جذب را با توجه به قوانین پایستگی انرژی اثبات کرده است و با توجه به قوانین حاکم بر اتم‌ها به شکا می‌آموزد که خیلی مراقب انرژی‌هایی که از خود ساطع می‌کنیم باشیم.

در بالا از اتفاقاتی گفتیم که ممکن است برایمان رخ بدهد. چیز‌هایی را می‌خواهیم بدست آوریم در حالی که احتمال آن بسیار پایین بوده است. در کتاب صوتی قانون جذب، متوجه خواهید شد که چطور قانون جذب در رسیدن شما به خواسته‌هایتان کمک خواهد کرد. در نتیجه یاد خواهید گرفت که چگونه آگاهانه‌تر از قانون جذب استفاده کنید و قدم به قدم به خواسته‌هایتان نزدیک‌تر شوید.

بشنوید:

هنرمندان:
صدابردار کیان شمس
تهیه کننده راضیه هاشمی

دیدگاههای کاربران

تعداد دیدگاه: 0

(برای ارسال دیدگاه حتما باید عضو سایت ماه آوا باشید)

کتاب صوتی قدرت قدرت

راندا برن

کتاب صوتی صراحت بیان صراحت بیان

جودی مورفی

کتاب صوتی وابی سابی وابی سابی

نوبوئو سوزوکی

کتاب صوتی درد عشق درد عشق

لودرو رینزلر

کتاب صوتی قهرمان قهرمان

راندا برن

تازه‌های ماه‌آوا

خودآموز فلسفهنویسنده: مل تامپسونRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ چه چیزهایی را می توانیم درباره جهان و خودمان با قطعیت بدانیم؟ آیا می توان وجود خدا را اثبات کرد؟ ارتباط ذهن و جسم چگونه است؟ عدالت چیست؟ جامعه چگونه باید سازمان یابد؟ این کتاب درآمدی است بر آراء فیلسوفان بزرگ در پاسخ به این سوال ها. در این کتاب مختصر و مفید مسائل محوری فلسفه و اصطلاحات اصلی آن از دوران کهن تا امروز مطرح می شود. ”

سیزده دلیل براینویسنده: جی اشرRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ با تمام عضلات بدنم که باهم متحدانه می‌خواهند از حال بروم، مقابله می‌کنم. همه‌ی عضلاتم انگار باهم از من می‌خواهند به مدرسه نروم. می‌خواهند به‌جای دیگری بروم و تا فردا پنهان شوم؛ ولی اهمیتی نداشت، هر وقت به مدرسه برمی‌گشتم، مجبور بودم با آن آدم‌های داخل نوارها روبه‌رو شوم. به ورودی پارکینگ نزدیک می‌شوم. جایی که تخته‌سنگ بزرگ و حکاکی شده‌ای با پیچکی که به دور پایه‌ی آن پیچیده شده قرار دارد. روی آن نوشته یادبودِ سال 1993. در طول این سه سال، بارها از جلوی این تخته‌سنگ عبور کرده‌ام؛ اما هیچ‌وقت پارکینگ را به این شلوغی ندیده بودم. حتی یک‌بار، چون هیچ‌وقت این‌قدر دیر به مدرسه نمی‌آمدم. تا امروز. به دو دلیل. یک: بیرون دفتر پُست منتظر ایستاده بودم. منتظر بودم باز کند تا جعبه کفشی پر از نوار کاست را پُست کنم. ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools