نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب آرامش در پرتو ایمان نوشتهی کشیش مشهور جوئل آستین است. این کتاب دارای 31 کلام معجزهگر برای کامیابی در زندگی است. در واقع این کتاب شامل 31 پاراگراف است که به عنوان فصل در این کتاب آمده است. نویسنده در هر فصل قدت کلام را به کار گرفته و در جهت مکالمه با خود ایجاد انگیزه و ایمان در فرد آن را به کار میبرد. خواندن مطالب این کتاب به شکلی است که گویی کتاب مناجات در دست گرفتهاید و نیروی افکارتان را به کلمات تبدیل کردهاید و در نهایت این قدرت خاص به شما کمک میکند در زندگی به کامیابی برسید.
این کتاب در دسته کتابهای روانشناسی با موضوع مکالمه با خود، جنبههای مذهبی و مسیحیت قرار دارد و الهامبخش بسیاری از افراد در نگرش مثبت و تغییر افکار است. ساختار و تعداد فصلهای کتاب به گونهای است که میتوانید از شروع ماه هر روز یکی از آنها را بخوانید. هر فصل با عبارت تاکیدی «من ایمان دارم که ...» شروع شده است. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ بندباز، سفری جذاب و بیسابقه به دنیای خویش است. "بندباز" سفری است در پی شادمانی و آزادی درونی، حادثهای که نگاهی نو و متفاوت را در مخاطب متولد میکند.
پیتر که از آزار و تمسخر هانس و دنیل به تنگ آمده، در راه مدرسه با آنها گلاویز میشود و از آن دو کتک میخورد. اما آنچه حقیقتا او را رنج میدهد، درد جسمانی نیست؛ سایهی غولآسای «آدمبزرگ»هایی است که اینجا هم مثل همهجا بالای سرش ایستادهاند و سیل قضاوتهای رنگارنگشان را بر سرش هوار میکنند... دست مهربان تام، دبیر علوم بر روی شانهاش، پیتر را از فکر بیرون میآورد... تام، از زندگی، آدمها، دنیا و همهچیز، حرفهای تازه و عجیبی به پیتر میزند. حرفهایی که تابهحال هیچکس به او نگفته و در هیج مدرسهای هم یاد نمیدهند و بهقول تام، اصلا نمیخواهند که تو بدانی... در مسیر داستان اتفاقات گوناگونی رخ میدهد که هر یک، صحنهی تازهای را از زندگی و روابط آدمها پیش چشم پیتر میگذارند....
"بندباز” سعی دارد تولد رنجها و تضادهای آدمی را از کودکی ریشهیابی کند و به او نشان دهد که اطرافیان، چگونه با تحمیل باورهای کور و ظالمانه، نهال پررنجی را در روان او کاشتند و او را به مسیری غریب و پردلهره انداختند و با این کار، وجود شاد و آزادش را بازیچهی خشم و افسردگی کردند.
رمان «بندباز»، دانش «خودشناسی» را از حالت شعارهای دور از ذهن درآورده و آن را بهشکل یک بینش روشن فکری و عملی معرفی میکند. از جذابیتهای کمسابقهی «بندباز» آن است که پیام نغز مولوی را به زبانی ساده و در قالب داستانی امروزی برای خواننده بازگو میکند. در این کتاب از علم، فلسفه و عرفان شرق و غرب در بیان واقعیتها استفاده شده است. بهخصوص نگاه عمیق و عارفانهی مولانا بههمراه داستانهای جذاب مثنوی، رنگ و بویی لطیف و دلپذیر به داستان بخشیدهاند. «بندباز»، راه خلاصی از چنگال رنج و خودباختگی را در بیدار شدن بر ایدهآلهای تحمیلی و انتظارات ظالمانه میداند، و خواننده را تا پای گذاشتن به جادهی این بیداری، همراهی میکند. ”