نگاهی اجمالی به کتاب“ انسان معمولا در درون خود به دنبال جواب این سوال است که چرا آن کار را کردم یا چرا آن کار را نکردم. مغز و فکر انسان چطور کار میکند که در بیشتر اوقات نمیتواند رفتار درست از خود نشان دهد و بعد با ندامت از خود سوال میکند چرا چنین شد و چنان نشد. این سوال باعث شد تا روانشناسان به کشف مفهوم مهمی در رشته روانپزشکی به نام « تحلیل رفتار متقابل» پی ببرند. این شاخه از روانشناسی چگونگی ارتباط و تعامل افراد را بررسی میکند. با استفاده از تکنیک تحلیل مقابل فرد احساسات و لایههای پنهانی که در تعاملات و رفتارهای خود داشته است را بهبود میبخشد و در تمام عرصههای زندگی آن را به کار خواهد برد. کتاب «من خوبم، تو خوبی» نوشتهی توماس هریس به ما کمک میکند تا در هر موقعیتی واکنشی درست و منطقی از خود نشان دهیم.
سوال اغلب افرادی که سراغ کتابهای روانشناسی و رواندرمانی میروند این است که این کتابها برای چه گروهی نوشته شدهاند و مخاطبان اصلی آنها چه کسانی هستند. شاید در نگاه اول به دلیل توضیحات کامل و موشکافانهی توماس هریس، که در این کتاب به شکلی عمیق و موثر موضوع تحلیل رفتار متقابل را بررسی میکند، روانکاوان و رواندرمانگرها و روانشناسان به عنوان مخاطبان اصلی این کتاب فرض شوند. اما موضوع تحلیل رفتارها، موضوعی نیست که تنها مختص به گروه افراد خاصی در جامعه باشد. این کتاب برای افرادی که همواره در زندگی خود با انسانها در ارتباط هستند مثل معلمان، مربیان، والدین و رواندرمانگرها بر اساس نوع ارتباطهایشان کاربرد متفاوتی دارد. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ مارک منسون در کتاب هنر ظریف اهمیت ندادن که یکی از پرفروشترین عناوین نیویورکتایمز به شمار میآید، به شما میگوید از شکست نهراسید چرا که بیشتر شکست خوردن، لازمهی بیشتر موفق شدن است. او همچنین راهی برای تغییر و بهبود زندگی پیش پایتان میگذارد.
همهی انسانها دوست دارند زندگی سرشار از رفاه و خارقالعادهای داشته باشند و به تمام آرزوها و اهداف کوچک و بزرگشان دست پیدا کنند. اما درست به همین علت است که به هیچ جایی نمیرسند! چه کسی اظهار کرده که معمولی بودن خوب نیست؟ چه کسی گفته همهی انسانها در تمامی عرصهها و زمینهها باید از مهارت کافی برخوردار باشند؟ مارک منسون در کتاب هنر ظریف اهمیت ندادن از شما درخواست میکند تا این اثر را به عنوان کمکی برای زندگی، دقیقتر مورد مطالعه قرار دهید.
اغلب مردم تصور میکنند بیخیالی نوعی بیتفاوتی و آرامش خیال نسبت به همه چیز است، آرامشی که از تمام طوفانها میگذرد. آرزوی آنها این است به فردی تبدیل شوند که هیچ چیز تکانش نمیدهد و هیچکس را خراب نمیکند. ”