صنم شاهدعلی

از این نویسنده بشنوید:
برگردان:
  • کتاب صوتی - باهوش‌تر شوید - ماه آوا

تازه‌های ماه‌آوا

زن و پولنویسنده: سوز اورمانRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ من زنان و مادران خانه‌داری را می‌بینم که بیست‌وچهار ساعت شبانه‌روز کار می‌کنند اما تمام کنترل و قدرتشان را به دست شوهرانشان داده‌اند زیرا پول درنمی‌آورند. من زنان مجرد موفقی را دیده‌ام که از تمرکز بر آنچه باید امروز انجام دهند تا آینده مالی خوبی داشته باشند، امتناع می‌کنند. من زنانی را دیده‌ام که در ازدواج دوم خود هستند اما نمی‌توانند از دارایی‌هایی که قبل از ازدواج دوم جمع کرده‌اند مراقبت کنند و حتی از حرف زدن درباره مسائل مالی با شوهر جدید خود طفره می‌روند. و از همه تکان‌دهنده‌تر این است که بسیار شنیده‌ام که زنان سالمند هنگام توصیف شرایط خود از عبارت‌هایی چون «ناتوان» و «ضعیف» استفاده می‌کنند. وقتی صحبت از زندگی مالی به‌میان می‌آید، این زنان پر از ندامت و پشیمانی هستند. سؤال این است که چرا این کارها را با خودتان می‌کنید؟ چرا با دست خود داوطلبانه اقدام به خودکشی مالی می‌کنید و از همه بدتر این کار را با لبخندی بزرگ روی صورتتان انجام می‌دهید؟ ”

خشم و هیاهونویسنده: ویلیام فاکنرRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ کتاب خشم و هیاهو اثر ویلیام فاکنر، نویسنده‌ی آمریکایی و به اعتقاد اکثر منتقدان بهترین اثر اوست. این نویسنده در سال 1949 به خاطر سهم منحصربه‌فرد، قدرتمند و هنرمندانه‌اش در رمان مدرن آمریکایی برنده‎ی جایزه‌ی نوبل ادبیات شد. فاکنر در کتاب خشم و هیاهو از زوال خانواده‌ی کامپسون می‌گوید. خانواده‌ای که چهار روز از زندگی‌اش از زبان چهار عضو آن روایت می‌شود. این روایت‌ها کاملاً متفاوت‌ اما مکمل یکدیگرند. راوی فصل اول بنجی است؛ فرد کندذهنی که ادراکش با دیگران متفاوت است و ماجراها را درهم و برهم نقل می‌کند. بیشتر هم از کدی دختر خانواده حرف می‌زند. راوی فصل دوم کونتین پسر بزرگ خانواده است. او بیشتر در ذهنیات و خاطراتش زندگی می‌کند؛ برای همین این فصل کمی حال و هوای شاعرانه دارد. راوی فصل سوم جیسون برادری سودجو و منفعت‌طلب است؛ حتی منفعتی که با مرگ دیگران نصیبش شود. و راوی فصل چهارم دیلسی است؛ کنیز سیاهپوست خانه که دانای کل هم هست. فهم این رمان شاید برای کسانی که در آغاز راه کتاب‌خوانی هستند، چندان ساده نباشد. شبیه پازلی پیچیده است که با پیدا شدن هر یک از تکه‌ها بخشی از واقعیت نمایان می‌شود. باید زمان گذاشت و سرنخ‌ها را به هم وصل کرد و منتظر نتیجه بود. کتاب خشم و هیاهو را صالح حسینی ترجمه کرده است. در بخشی از متن کتاب آمده است: «از میان نرده‌، لابلای گل پیچ‌پیچ، می‌دیدمشان که می‌زدند. رو به جایی که پرچم بود می‌آمدند و من از کنار نرده رفتم. لاستر کنار درخت گل توی سبزه‌ها را می‌کاوید. آن‌ها پرچم را بیرون آوردند، و آن‌ها داشتند می‌زدند. بعد پرچم را برگرداندند سر جایش و برگشتند به زمینِ بازی، و او زد و دیگری زد. بعد پیش رفتند، و من هم از کنار نرده رفتم. لاستر از درخت گل آمد و ما از کنار نرده رفتیم و آن‌ها ایستادند و ما ایستادیم و من، وقتی که لاستر توی سبزه‌ها را می‌کاوید، از لای نرده نگاه کردم. او زد «کدی، بگیرد.» آن‌ها از چمنزار گذشتند و دور شدند. من چسبیدم به نرده و دورشدنشان را تماشا کردم.» ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools