هندرسون شاه باران

کتاب صوتی

کتاب صوتی هندرسون شاه باران

دوستان عزیز ماه آوا

از ابتدای مهرماه سال ۱۴۰۰ خرید محصولات ماه آوا تنها از طریق پلتفرمهای فروش کتاب صوتی امکان پذیر خواهد بود

اثری از
نویسنده سال بلو

نام اصلی: Henderson King of Rain

ناشر: نشر نو

سال چاپ: 1396

شابک:

خلاصه:

هندرسون شاه باران نوعی رمان سیر و سلوک است پر از حرف های فلسفی و ماجراهای کمیک. داستان مردی است که دنبال معنای زندگی می گردد. مردی که همه چیز دارد. ثروت، خانواده، پایگاه اجتماعی ولی از زندگی راضی نیست. در تلاش برای کشف معنای زندگی سر از آفریقا درمی آورد و روزهای طولانی را با مردم قبایل دوردست اعماق آفریقا می گذراند.

بشنوید:

هنرمندان:
تهیه کننده راضیه هاشمی
صدابرداری و میکس کیان شمس
ادیتور کیان شمس

مدت زمان اثر: 16 ساعت و 55 دقیقه

...

...

دیدگاههای کاربران

تعداد دیدگاه: 0

(برای ارسال دیدگاه حتما باید عضو سایت ماه آوا باشید)

تازه‌های ماه‌آوا

راز سایهنویسنده: دبی فوردRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ کتاب راز سایه به شما نشان می‌دهد «داستان زندگی شما» اینگونه آغاز نشده است که حقیقت شما را برای جهان توصیف کند. این داستان فقط بخش کوچکی از شماست که در الگوهای تکراری گذشته محصورتان کرده است و عشق، آرامش، امنیت خاطر و موفقیتی را که می‌توانید کسب کنید، محدود می‌کند. برای آنکه بتوانید خود کامل و تجلی باشکوه خویش را ببینید باید قدم از این داستان بیرون بگذارید. قدم بیرون گذاشتن از داستان زندگی به شما اجازه می‌دهد تا دیوارهای محکم پیرامون قلب خویش را درهم شکنید و از حصار خود بیرون آیید. برای زندگی کردن در دنیای بیرون از خویش باید زخم‌هایتان را مرهم گذارید و با گذشته خود آشتی کنید؛ باید رنج‌ها و دردهای خود را بشناسید و ضعف‌ها و کاستی‌های خود که بخشی از طبیعت انسانی شما هستند را بپذیرید. تا زمانی که نفهمید که هستید و برای چه به این دنیا آمده‌اید، درس‌های بزرگی را که زندگی به شما می‌آموزد، درک نمی‌کنید و در دنیای کوچک داستان خود اسیر می‌مانید. ”

برگشتی در کار نیستنویسنده: اریک بردولRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ خانواده فارستر پسر بزرگشان را در جنگ از دست داده‌اند و به همین مناسبت "آن فارستر" ( مادر خانواده) هر سال در روز تولد پسرش شمعی پای قاب عکس او روشن می‌کند تا خاطره اش را زنده نگه دارد. جودیت و جرالد دو فرزند دیگر این خانواده هستند که خاطره چندانی از برادر از دست رفته شان ندارند. در یک غروب تابستانی که جودیت و جرالد از بازی تنیس برگشته‌اند با مرد غریبه نابینایی در خانه‌شان مواجه می‌شوند که به دلیل صدمات جنگ حافظه اش را از دست داده و سال ها در آسایشگاه بستری بوده است. در حالی که جرالد قصد دارد غریبه را از خانه بیرون کند، جودیت طی گفتگوی کوتاهی با غریبه احساس خوشایندی نسبت به او پیدا می‌کند. به خصوص که غریبه شباهت‌هایی با قاب عکس روی طاقچه نیز دارد. ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools