بهاره نوبهار

از این نویسنده بشنوید:
برگردان:
  • کتاب صوتی - به زندگی قسم - ماه آوا
  • کتاب صوتی - کاش کنارم بودی - ماه آوا

تازه‌های ماه‌آوا

یک اتفاق مسخرهنویسنده: فئودور داستایفسکیRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ کتاب «یک اتفاق مسخره» A Nasty Storyاثر «فئودور داستایفسکی‌» سال 1862 منتشر شد. این داستان را نویسنده پس از لغو نظام رعیتی دهقانان در روسیه به نگارش درآورد و ازاین‌جهت بازتابی از اتفاق‌های اجتماعی و سیاسی آن دوران است. داستان این کتاب حول محور سه شخصیت «استپان نیکیفوروویچ»، «سیمون ایوانوویچ شیپولنکو» و «ایوان ایلیچ پرالینسکی» است که داستان با حضور آن‌ها در یک اتاق شروع می‌شود. «ایوان ایلیچ» مشاور دولتی است و حدود چهل و سه سال سن دارد. او به مراسم عروسی یکی از رعیت‌های خودش دعوت می‌شود، او تصمیم می‌گیرد در این مراسم شرکت کند. حضور این ژنرال در کنار مردم ضعیف و طبقه‌ی پایین جامعه بازتابی از طبقات از هم پاشیده‌ی جامعه‌ی آن زمان روسیه است. «فئودور داستایفسکی‌» در داستان کتاب «یک اتفاق مسخره» حس‌های متناقض «ایوان ایلیچ» را نشان می‌دهد. این فرد در موقعیتی حس برتری طلبی‌اش را سرکوب می‌کند در حالی که در قسمت‌هایی از داستان با صحبت‌ کردن درباره‌ی اصلاحات تمایل به نشان دادن خودش دارد. او به‌دنبال محبوبیت و توجه‌طلبی بیشتر از سوی بقیه یک ابله خودشیفته متصور می‌شود. «فئودور داستایفسکی‌» استاد نشان دادن روحیات درونی انسان است و تبحرش در این زمینه را می‌توان در این اثر هم به‌وضوح دید. اگر بخواهیم آثار این نویسنده را به دوره‌ی متفاوت تقسیم کنیم این کتاب جزو دوره‌ی اول آثار «فئودور داستایفسکی‌» است. ”

خشم و هیاهونویسنده: ویلیام فاکنرRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ کتاب خشم و هیاهو اثر ویلیام فاکنر، نویسنده‌ی آمریکایی و به اعتقاد اکثر منتقدان بهترین اثر اوست. این نویسنده در سال 1949 به خاطر سهم منحصربه‌فرد، قدرتمند و هنرمندانه‌اش در رمان مدرن آمریکایی برنده‎ی جایزه‌ی نوبل ادبیات شد. فاکنر در کتاب خشم و هیاهو از زوال خانواده‌ی کامپسون می‌گوید. خانواده‌ای که چهار روز از زندگی‌اش از زبان چهار عضو آن روایت می‌شود. این روایت‌ها کاملاً متفاوت‌ اما مکمل یکدیگرند. راوی فصل اول بنجی است؛ فرد کندذهنی که ادراکش با دیگران متفاوت است و ماجراها را درهم و برهم نقل می‌کند. بیشتر هم از کدی دختر خانواده حرف می‌زند. راوی فصل دوم کونتین پسر بزرگ خانواده است. او بیشتر در ذهنیات و خاطراتش زندگی می‌کند؛ برای همین این فصل کمی حال و هوای شاعرانه دارد. راوی فصل سوم جیسون برادری سودجو و منفعت‌طلب است؛ حتی منفعتی که با مرگ دیگران نصیبش شود. و راوی فصل چهارم دیلسی است؛ کنیز سیاهپوست خانه که دانای کل هم هست. فهم این رمان شاید برای کسانی که در آغاز راه کتاب‌خوانی هستند، چندان ساده نباشد. شبیه پازلی پیچیده است که با پیدا شدن هر یک از تکه‌ها بخشی از واقعیت نمایان می‌شود. باید زمان گذاشت و سرنخ‌ها را به هم وصل کرد و منتظر نتیجه بود. کتاب خشم و هیاهو را صالح حسینی ترجمه کرده است. در بخشی از متن کتاب آمده است: «از میان نرده‌، لابلای گل پیچ‌پیچ، می‌دیدمشان که می‌زدند. رو به جایی که پرچم بود می‌آمدند و من از کنار نرده رفتم. لاستر کنار درخت گل توی سبزه‌ها را می‌کاوید. آن‌ها پرچم را بیرون آوردند، و آن‌ها داشتند می‌زدند. بعد پرچم را برگرداندند سر جایش و برگشتند به زمینِ بازی، و او زد و دیگری زد. بعد پیش رفتند، و من هم از کنار نرده رفتم. لاستر از درخت گل آمد و ما از کنار نرده رفتیم و آن‌ها ایستادند و ما ایستادیم و من، وقتی که لاستر توی سبزه‌ها را می‌کاوید، از لای نرده نگاه کردم. او زد «کدی، بگیرد.» آن‌ها از چمنزار گذشتند و دور شدند. من چسبیدم به نرده و دورشدنشان را تماشا کردم.» ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools