نگاهی اجمالی به کتاب“ در کتاب پیش رو راوی داستان جوانی است که از 16 سالگی در شهر کار می کند. او تعمیرکار لوازم خانگی است و با درنظر گرفتن وضعیت اقتصادی آلمان پس از جنگ دوم جهانی، درآمد خوبی دارد. کل داستان مربوط به یک روز ابتدای هفته (دوشنبه) است؛ روزی تمام ناشدنی که در انتهای داستان هنوز چند ساعتی از آن باقی است! صبح روز دوشنبه تلگرامی از پدرش میرسد که هدویگ دختر مدیر مدرسه (همکار پدر) برای ادامه تحصیل به شهر میآید و فندریش میبایست به ایستگاه راه آهن برود و او را با رعایت ادب به آپارتمانی که قبلن برای او اجاره کردهاست برساند. او با کمی نارضایتی تن به این کار میدهد اما مواجهه او با هدویگ تاثیر عجیبی روی او میگذارد به نحوی که…. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ وقتی حرف از موفقیت میشود بعضیها به یاد ماه تولدشان میافتند و سریع طالعبینی هفته را چک میکنند. بعضی هم با افسوس سری تکان میدهند: «با کمک مالی والدینم میتوانستم یک زندگی معرکه بسازم، البته اگر خوششانس بودم و در خانوادهی بیل گیتس به دنیا میآمدم!». موارد دیگری مثل اهمیت آشنا یا حتی ظاهر عالی هم که به کرات از این و آن شنیده میشوند. اما برایان تریسی در کتاب صوتی بهانهها را کنار بگذاریدتمام دلایلی که برشمردیم -و بسیاری دیگر را- با قدرت رد میکند.
این نویسندهی پرفروش نیویورکتایمز مهمترین عامل در رسیدن به موفقیت را نظم و انضباط میداند. بیشتر مردم در برابر بدترین دشمنان پیروزی، یعنی تنبلی و بیصبری کم میآورند. آنها با برگزیدن مسیری با کمترین مقاومت، دستاوردهای ناچیز را کسب میکنند یا چون توقع دارند خیلی زود به سعادت مدنظرشان برسند در مدت کوتاهی مبارزه را ترک میگویند. ”