نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب بیشعورها توطئه میکنند اثر خاویار کرمنت، سومین جلد از مجموعه کتابهای "بیشعوری" می باشد.
جهنم روی زمین جایی است که بی شعور حضور داشته باشد، چون او دشمن مردم است؛ و دشمن بی شعور، بر ملا شدن حقیقت.
جامعه برای خلاص شدن از شر و توطئه بی شعورها به یک خانه تکانی جدی نیاز دارد. بی شعورهای خود شیفته، تنبل،پول دوست و قدرت طلب خیال می کنند برای رسیدن به خواسته هایشان باید همیشه دوز و کلک بزنند؛ چاخان، شیادی و تقلب کنند و تمام معیارها، ارزش ها، اصول اخلاقی و معنوی را زیر پا بگذارند. آن ها میخواهند قدرت، شجاعت، شرافت، وجدان و تفکر درست را از مردم سلب کنند؛ شعارهای تو خالی بدهند و حرف مفت بزنند. هدف بی شعورها تضعیف ارزش ها و استانداردهای افراد با وجدان است.
راه کارهای این کتاب به تو یاد میدهد؛ از عملکرد بیشعورها سر در بیاوری، در دام آن ها و بازیچه دستشان نشوی، تفرقه افکنی و پنهان کاری آن ها را شناسایی و دستشان را رو کنی تو باید خط مشی اخلاقی و وجدانی خود را قاطعانه برایشان اعلام کنی و به آنها بفهمانی برای تو معرفت، شرافت، وجدان و آبرومندی از همه چیز بالاتر و مهم تر است. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ فیثاغوروویچ مالکی میان مایه است که روزی به ضیافت ناهار ژنرال سواره نظام دعوت میشود.در طول مهمانی که تا انتهای شب میانجامد ، ژنرال از اسب ابلقی برای حاضران حرف میزند که بی همتاست و جزو دارایی خاص او محسوب میشود.فیثاغوروویچ تحت تاثیر مستی و جوی که بوجود آمده از دهانش میپرد که صاحب کالسکهای است عجیب و منحصر بفرد.توجه حاضران به گفته هایش جلب میشود و او همگی را برای ناهار فردا به خانه اش دعوت میکند.فردا ظهر در حالی که فیثاغوررویچ در خواب است و سرخوشی شب پیش نیز از سرش پریده با این خبر همسرش از خواب بیدار میشود که گروهی سواره به سوی خانه شان میآیند.گوگول در این داستان نیز، هم چون دیگر آثارش، با بیانی شوخ و طنزی گزنده آینه ای در برابرمان می گیرد و ما را با عادات مضحک مان روبرو میکند. ”