نگاهی اجمالی به کتاب“ در کتاب تابستان دلپذیر اثر کوریتنا بومان، نویسنده آلمانی معاصر، یک داستان دلپذیر درباره رابطه یک خاله و خواهرزاده در برههای از زندگیشان را میخوانید.
خلاصه کتاب تابستان دلپذیر
ویبکه دانشجویی است که بعد از زمستانی طولانی و خستهکننده، خراب کردن امتحانات و شکستی که در رابطه عاشقانهاش داشته، با جیب خالی تصمیم میگیرد از شهر بیرون برود در نهایت او تصمیم میگیرد به ملاقات خاله لاریسایش به موریتس برود.
لاریسا زنی هنرمند است و افتخار میکند که با تلاش در مزرعه? تمشک برای خودش زندگیای تازه دستوپا کرده است. این دو زن در عین اینکه کاملاً باهم فرق دارند، از جهاتی شبیه هم هستند.
در طول تابستان در منطقه? دریاچهای مکلنبورگ، لاریسا با میشاییل نقاش آشنا میشود. آرزوی بزرگ این زن تنهای مستقل برآورده میشود؛ اما هنوز شک دارد که میتواند به او اعتماد کند یا نه. حرفزدن با ویبکه هم برایش خوب است، هم برایش خوب نیست: ویبکه به لاریسا قوت قلب میدهد؛ اما لاریسا خیلی وقت است که اعتماد به خانوادهاش را از دست داده است.
ویبکه و لاریسا همراه هم یک تابستان دلپذیر و شگفتانگیز را تجربه میکنند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ فرقی ندارد مهمترین هدفمان در زندگی تربیت فرزندانی سالم باشد، یا اینکه دغدغهی موفقیت کسبوکارمان را داشته باشیم، سعی کنیم زندگی زناشویی مطلوبی را تجربه کنیم و یا به موفقیتهای تحصیلی بیندیشیم. در هر صورت، برای رسیدن به وضع ایدهآل و آرزوهایی که در ذهن میپرورانیم، لازم است تنها یک کار را انجام دهیم: فاصلهی میان خود و اهدافمان را از میان برداریم. شاید بتوان هر تلاشی برای موفقیت را نوعی از میان برداشتن فاصله دانست. نقطهی آغاز، امروز و نقطهی پایان، شرایط دلخواهمان و همچنین مسافر این مسیر هم خودمان هستیم. کن بلانچارد، دانا رابینسون و جیم رابینسون در کتاب صوتی فاصلهها را از میان بردار، راهنمای شما در این سفر پرفرازونشیب خواهند بود. ”