نگاهی اجمالی به کتاب“ آنگاه که عشق و درد به هم میآمیزند؛ آنگاه که لحظهای عشق در رگانت میجوشد و گاه درد جانت را در مینوردد ....
ابراهیم که در هیاهوی استانبول، این شهر زنده و پر اتفاق، زندگی معمولی و یکنواختی دارد، با شنیدن خبر مرگ حسین، دوست دوران کودکیاش، به زادگاهش برمیگردد.در آن شهر قدیمی، به دنبال سرنوشت حسین که با عشق و زخم آغاز شده و به مرگ در امریکا انجامیده، روانه میشود و به نام ملکناز میرسد؛ دختر ایزدی و سرآغاز پیوند و جدایی ... ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ به نظر شما هیچ نیرو، عامل یا علمی در دنیا وجود دارد که تنها عده کمی آن را درک کرده و برای غلبه بر مشکلات خود و دستیابی به موفقیتهای چشمگیر از آن استفاده کنند؟ من با قاطعیت میگویم بله! چنین چیزی وجود دارد، و هدف من از نوشتن این کتاب آن است که با شرح ماهیت و کاربرد این نیرو به خوانندگان کمک کنم تا در صورت تمایل برای دستیابی به موفقیت در زندگیشان از آن بهره ببرند. ”