نگاهی اجمالی به کتاب“ فیثاغوروویچ مالکی میان مایه است که روزی به ضیافت ناهار ژنرال سواره نظام دعوت میشود.در طول مهمانی که تا انتهای شب میانجامد ، ژنرال از اسب ابلقی برای حاضران حرف میزند که بی همتاست و جزو دارایی خاص او محسوب میشود.فیثاغوروویچ تحت تاثیر مستی و جوی که بوجود آمده از دهانش میپرد که صاحب کالسکهای است عجیب و منحصر بفرد.توجه حاضران به گفته هایش جلب میشود و او همگی را برای ناهار فردا به خانه اش دعوت میکند.فردا ظهر در حالی که فیثاغوررویچ در خواب است و سرخوشی شب پیش نیز از سرش پریده با این خبر همسرش از خواب بیدار میشود که گروهی سواره به سوی خانه شان میآیند.گوگول در این داستان نیز، هم چون دیگر آثارش، با بیانی شوخ و طنزی گزنده آینه ای در برابرمان می گیرد و ما را با عادات مضحک مان روبرو میکند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب مادمازل شنل به قلم سی. دابلیو. گورتنر، روایتگر زندگی دختری بلندپرواز است که با بهرهگیری از مدلهای لباس مردانه و پیروی از طراحیهایی که در عین سادگی، خاص و گران قیمت بودند خیلی سریع به یکی از تاثیرگذارترین و جنجالیترین شخصیتهای دنیای مد در قرن 20 تبدیل شد.
سی. دابلیو. گورتنر (C. W Gortner) در کتاب مادمازل شنل (Mademoiselle Chanel) لحظات دشوار و چالشبرانگیز زندگی گابریل شنل یا همان کوکو شنل، زنی که شهرت و ثروت در تمام عمرش نتوانست اندوه بشریت را از دلش پاک کند را به تصویر کشیده است. شنل در فقر و نداری در یک منطقه روستایی متولد شد. او بعد از فوت مادرش سالهای نخستین کودکی را در یک پرورشگاه گذراند و در آنجا طرز استفاده از سوزن و نخ را یاد گرفت. پس از آن در کابارهها آواز خواند، خیاطی و کلاهدوزی کرد تا بالاخره یکی از مشهورترین طراحان مد در سراسر جهان و در تمام قرون و اعصار شد. ”