نگاهی اجمالی به کتاب“ سرجوخهی مقرراتی در مقابل آن زیبایی آرامشبخش پایش لرزید. او که پشت تیرهپوستان را با شلاق دریده بود، او که شجاعت و طمعکاریاش نسلی نو در کالیفرنیا پدید آورده بود، آن مرد ریشو، آن حامل بیرحم تمدن از زین به پایین لغزید، کلاهخود پولادین از سر برداشت. زیر لب گفت: «ای مریم مقدس،اینجا دشت سرسبز بهشتی است که پروردگارمان وعده داده.» ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ جان براون مردی میانسال است که نیمه شبی با دو ساک پر از پول به یک بیمارستان خصوصی میرود و میخواهد که در ازای پرداخت هزینه به او یک اتاق اختصاصی بدهند و مورد پذیرایی قرار بگیرد.او که هیچ بیماری ندارد شک و تردید دکتر و سرپرستار را برمیانگیزاند. دکتر در طول مدتی که براون در بیمارستان ساکن شده با کمک پلیس سعی در افشای هویت واقعی او دارد. ”