نگاهی اجمالی به کتاب“ ژان کریستف حقیقتاً یک رمان موزیکال است. رمانی که گام ها و اصوات موسیقی را لابه لای سطورش پنهان ساخته و هنگامی که سطر های آن خوانده می شود گویی همه چیز در فضایی مه آلود فرو می رود و تنها موسیقی به گوش می رسد. رولان در این کتاب با زبان موسیقی سخن می گوید و گاه که کلامش از سخن گفتن باز می ایستد تنها می نوازد و نت ها و اصوات موسیقی را در قالب کلمه ها و واژگان درمی آورد. موسیقی ای که گاه آدمی را به شور و هیجان وامی دارد و گاه متاثر می سازد.
ژان کریستف موسیقیدان آلمانی است که پس از درگیری با پلیس مجبور به ترک کشور شده و به فرانسه مهاجرت می کند. ژان که طی دوران بلوغ فکری اش دست خوش تحولاتی فراوان بوده و تا حدودی دارای روحی چند شخصیتی است، شخصیت اصلی و با دوامش به آرامی شکل می گیرد و به یک ثبات معقول و منطقی می رسد. زندگی ژان کریستف کرافت تا حد زیادی به زندگی و اندیشه های بتهوون، موتسارت و واگنر شبیه است اما از آنچه معلوم است ژان بیشتر به خالق خود مانند است تا به فردی دیگر. موسیقی در ژان نیاز شدیدی به دوست داشتن برمی انگیزد و کسی که خوب دوست می دارد، دیگر کم و بیش نمی شناسد. خود را به تمامی در راه همه کسانی که دوست می دارد ایثار می کند. این عشق افلاطونی نصیب کسی نمی شود جز روح الیویه فرانسوی که روانش چون پناهگاهی است نرم و اطمینان بخش تا ژان سراسر هستی خود را به او بسپرد. ژان در دوستی با الیویه جهان را از منظرگاه دوست می نگرد و هستی را با حواس دوست در آغوش می کشد غافل از آن که طبیعت بی رحم در جدا کردن دو قلب که به یکدیگر عشق ورزیده اند هرگز عشق را در یک زمان از هر دو قلب برنمی کند بلکه چنان می کند که یکی از آن دو زودتر از دوست داشتن باز ایستد تا همیشه آن یک که بیشتر دوست دارد فدا شود و این ژان است که هرگز نمی تواند در دوست داشتن لحظه ای به خود مجال سستی و اهمال راه دهد.
رومن رولان (1944 – 1866) کارشناس موسیقی و نویسنده، او آثار بسیاری درباره موسیقی دارد. درباره هندل و بتهوون آثاری مستقل پرداخت و شاهکارش ژان کریستف که طی سال های 1904 تا 1912 نگارش آن به طول انجامید، درباره یک موسیقی دان است.وی در 1901 ریاست بخش موسیقی مدرسه عالی مطالعات اجتماعی پاریس را به عهده گرفت. او نخست در دانشسرای عالی و از 1903 در سوربون سخنرانی های آموزشی درباره موسیقی انجام داد.از 1913 از کار کناره گرفت و در سوئیس ساکن شد، در 1938 به فرانسه برگشت تا از جنگ دوری نکرده باشد، اما به اسارت درآمد و در یک اردوگاه آلمانی زندانی شد و تنها وقتی دچار بیماری مهلکی شد آزادش کردند اما پیش از خاتمه جنگ در 1944 درگذشت. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ مقالات سونتاگ اغلب در دههی 1970 و در دوران اوج فمینیسم موج دوم نوشته شدهاند، اما امروزهروز بهشکل قابلتوجهی با چالشهای معاصر ما پیوند دارند. گاه بهشدت با مشغولیتهای کنونی ما در حوزهی زنان، جنسیت و فمینیسم همگام هستند و گاه بهشدت در تضاد و تعارض با آنها قرار دارند. امّا نکتهی قابلتوجه اینجاست که ورای همراستا بودن یا متعارض بودن ایدههای سانتاگ با دغدغههای کنونی ما، نوشتههایی که در کتاب صوتی جستارهایی دربارهی زن گردآوری شدهاند، میتوانند منبعی قابل رجوع برای پژوهشها و تأملات ما در این زمینه باشند. چرا که فارغ از ایدهی اصلی متون، جستارهای سوزان سانتاگ از اصالت و سنجیدگی بالایی برخوردارند.
چنان که تایمز میگوید، سوزان سانتاگ برای ارضای اشتهای روشنفکران به اندازهی کافی غذای فکری در اختیار آنها قرار میدهد. این تعبیر برای مجموعه جستارهای این کتاب نیز صدق میکند. این کتاب صوتی برای علاقهمندان حوزهی زنان و مطالعات جنسیتی اثری ارزشمند و رضایتبخش به شمار میرود. «استاندارد دوگانهی پیر شدن»، «جهان سوم زنان» و «زیبایی زن: منشأ ذلت یا منبع قدرت؟» عناوین جستارهایی هستند که در این کتاب میشنوید. چالشها و تحقیرهایی که زنان با افزایش سن با آنها مواجه میشوند، رابطهی میان آزادی زنان و مبارزهی طبقاتی و مسئلهی زیبایی و پیوند آن با جنسیت، مباحثی است که سوزان سانتاگ در کتاب صوتی جستارهای دربارهی زن آنها را حلّاجی میکند. ”