نگاهی اجمالی به کتاب“ تا بهار صبر کن، باندینی نخستین عنوان از چهارگانهی درخشان باندینی جان فانته با ترجمهی محمدرضا شکاری، داستان فقر، خیانت و هویت ایتالیایی-آمریکایی است؛ داستانِ رویارویی پسرکی نوجوان با دشواریها و حقایقی که به او تحمیل میشود؛ و داستان امید به روزهای بهتر. آنچه جان فانته در این چهارگانهی داستانی قدرتمند و غنایی خلق کرده، دربارهی سالهای پرآشوب نوجوانی است. این رمان از روزگار زمستانی و سرد خانوادهای میگوید که در میانهی رکود اقتصادی بزرگ آمریکا در دههی سی میلادی، و از پس روابط عاشقانهی شکستخورده، هنوز نیمنگاهی امیدوارانه به آینده دارد. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ برابری، آزادیخواهی، عدالت و تغییر، کلمات بزرگ و تکاندهندهای هستند که راحت به زبان میآیند اما عمل به آنها و یا دستکم تلاش برای تحققشان بسیار دشوار است. بههمیندلیل اگر تاریخ جهان را بخوانید و یا حتی به همین دنیایی که در آن زندگی میکنید نگاه کنید، جنبشهای اجتماعی، انجیاوها و گروههایی را میبینید که همواره برای ایجاد تغییر و برقراری برابری تلاش کردهاند و تلاش میکنند.
کاترین استاکت با قلم بینظیر و جذاب خود شاهکاری را پدید آورده که خبر از بیداری اجتماعی برای ایجاد تغییر میدهد. او در کتاب صوتی خدمتکارها (The Help) داستانی را روایت میکند که حول محور سه شخصیت اصلی زن میچرخد و آنها با هنرمندی جذابی در کنار یکدیگر قرار میدهد. شخصیتهای کتاب با این ویژگیها تعریف میشوند: اسکیتر دختر سفیدپوست، اجتماعی و بسیار بلندپروازی است که رویاهای بزرگی را در سر میپروراند و بهتازگی از کالج فارغالتحصیل شده است. او همواره بهدنبال انجام کارهای بزرگیست که از دید دیگران بیهوده به شمار میرود. خصوصاً اینکه اسکیتر یک دختر مجرد است و همین ویژگی کافیست تا دیگران او را بیشوهر و بازنده بنامند! ”