نگاهی اجمالی به کتاب“ داستان دودنیا مجموعه داستانی است که 7 داستان از گلی ترقی را در خود جایداده است. این کتاب را گلی ترقی در ادامهی کتاب خاطرههای پراکنده نوشته است. به گفتهی گلی ترقی داستانهای «اتوبوس شمیران»، «خانه مادربزرگ» و «دوست کوچک» که در خاطرات پراکنده منتشرشدهاند درواقع متعلق به این کتاب است.
علاوه بر این داستان پدر که قبلاً در کتاب خاطرات پراکنده منتشرشده بود، در این کتاب کامل شده و دوباره منتشرشده است. گلی ترقی در مقدمهی کتابش گفته است: «امیدوارم روزی در آینده همه این داستانها که مجموعه پیوستهای از خاطرات یک دورهاند، یکجا منتشر شوند زیرا این داستانها را میتوان فصلهای یک رمان شمرد.»
داستانهای این کتاب بهصورت اولشخص نوشتهشدهاند. لحن داستان بسیار روان و خودمانی است و ادبیات عامه در آن به چشم میخورد. داستانها پیچیده نیستند و تنها روایتهایی روزمره و آشنا از زندگی مردمان نیمقرن قبل ایران است ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ وقتی هوا ابرای میشود تغییراتی در آسمان رخ میدهد. ابرها سیاه میشوند، صدای مهیبی از آنها به گوش میرسد و آسمان دگرگون میشود. از روی این نشانهها میتوان فهمید تغییراتی رخ داده و یا قرار است اتفاقاتی بیفتد. حال یا باران میبارد، یا تگرگ و یا قضیه با چند رعد و برق به پایان میرسد. ما انسانها وقتی خشمگین میشویم شبیه ابرهای بارانزا هستیم. ظاهر ما تغییر میکند و چهرهمان برافروخته میشود. ممکن است خشم خود را با فریاد زدن تخلیه کنیم و یا آن را با یک رفتار پرخاشگرانه بروز دهیم.
در کتاب صوتی ابری بشید و نبارید، یاد میگیرید خشم خود را به گونهای بروز دهید که به خود و دیگران آسیبی نرسانید. این کتاب راهکارهایی ارائه میدهد تا به وسیله آن بتوانید خشم خود را مدیریت کنید. ”